
زوبین سوم. رگ
زوبین سوم شعری است از سهند آقایی به نام «رگ». در زوبین سوم میخوانید: «چشمانِ ببرِ بیوطن، آتش!/ دانشگاه را ببندید لطفن!/ کندوی کلاسها آتش!/ غَرَض را با تو راهرفتن است جانا!/ لگد کن این شعرها را/ کمانچهها آتش!/ دورِهمیهای…

زوبین دوم. در جستجوی مرگِ از دسترفته
فرزام عابدی در زوبینِ دوم تلاش میکند بر مبنای نظریات ژان بودریار در مورد مفهوم مرگ در آثار بهرام صادقی، و به طور ویژه داستان «با کمال تاسف» از مجموعهی «سنگر و قمقمههای خالی» بنویسد و نشان دهد سرمایهداری مفهوم مرگ را مصادره کرده است

زوبین اول. آزارهای میدان نفت
زوبینِ اول داستانی است از هاوار آوات به نام «آزارهای میدان نفت» که در آن مینویسد: «من آموزگار اخلاقِ هیچکسی نیستم، درس عبرت هم همینطور. من اینها را تنها به این خاطر مینویسم که برای یک بار هم که شده همه چیز را فراموش کنم،»