زوبین نهم. او ایستاده است

زوبین نهم شعری است از سهند آقایی برای او که ایستاده است، برای قطار که ایستاده است، برای هم‌قطارِ «چه» که ایستاده است. و برای چشم‌های بچه‌های آن قاره، برای تنهایی آفریقای فلاکت، بغداد، کنگو، لبنان، کوبا، کابل، تهران.

زوبین هشتم. چه جور آدمی هستید که خشمگین نمی‌شوید؟

در زوبین هشتم کن لوچ از زندگی سینمایی‌اش حرف می‌زند، از فیلم‌هایی که ساخته و روزهایی که همه او را بایکوت کرده بودند. از توطئه‌ی سکوت و پخش نشدن فیلم‌هایش از شبکه‌های تلویزیونی

زوبین هفتم. مردگان را می‌شماریم

زوبین هفتم ترجمه‌ی دو شعر است از کورت توخولسکی، شاعر و روزنامه‌نگار نامدار مقاومتِ آلمان، که وقتی روانه‌ی سوئد شد تا از پیگرد جوخه‌های نازی در امان بماند، تابعیت آلمانی‌اش را لغو کردند و هر چیزی را که نام او بر آن بود به آتش کشیدند

زوبین ششم. رقصیدن با رنج

در زوبین ششم داستانی می‌خوانید از شاهو محمودی با نام «رقصیدن با رنج». داستانی که در آن نوشته شده است: «او حتّی زحمت تحقیر ما را به خودمان واگذار کرده بود و ما آنقدر به آن صورت اندیشیده بودیم که حتّی در خلوت و در خواب هم به ملاقاتش می‌رفتیم.»

زوبین پنجم. سیزدهمین حواری (ابرِ شلوارپوش)

زوبین پنجم برگردان شعرِ بلندی است از ولادیمیر مایاکوفسکی شاعر انقلابی روس. نام اصلی این شعر سیزدهمین حواری بوده که سپس تحت فشار سانسورچی‌های تزاری توسط شاعر به ابرِ شلوارپوش تغییر کرده است و با همین نام در ایران شناخته می‌شود

زوبین چهارم. ال‌اس‌دی

در زوبین چهارم شعر ال‌اس‌دی را می‌خوانید از آلن گینزبرگ با ترجمه‌ی پگاه احمدی. بخشی از مجموعه‌ی ادبیات جنبشی که خواهان آزادی مصرف مواد مخدر در سرتاسر جهان و کوتاه کردن دست قاچاقچی‌های دانه‌درشت و دولت‌ها از جابه‌جایی آن بود

زوبین سوم. رگ

زوبین سوم شعری است از سهند آقایی به نام «رگ». در زوبین سوم می‌خوانید: «چشمانِ ببرِ بی‌‌وطن، آتش!/ دانشگاه را ببندید لطفن!/ کندوی کلاس‌ها آتش!/ غَرَض را با تو راه‌رفتن است جانا!/ لگد کن این شعرها را/ کمانچه‌ها آتش!/ دورِهمی‌های…

زوبین دوم. در جستجوی مرگِ از دست‌رفته

فرزام عابدی در زوبینِ دوم تلاش می‌کند بر مبنای نظریات ژان بودریار در مورد مفهوم مرگ در آثار بهرام صادقی، و به طور ویژه داستان «با کمال تاسف» از مجموعه‌ی «سنگر و قمقمه‌های خالی» بنویسد و نشان دهد سرمایه‌داری مفهوم مرگ را مصادره کرده است

زوبین اول. آزارهای میدان نفت

زوبینِ اول داستانی است از هاوار آوات به نام «آزارهای میدان نفت» که در آن می‌نویسد: «من آموزگار اخلاقِ هیچ‌کسی نیستم، درس عبرت هم همینطور. من اینها را تنها به این خاطر می‌نویسم که برای یک بار هم که شده همه چیز را فراموش کنم،»