«شهر خسته. شهر بیمار. شهر زبون. شهر بی‌قهرمان. شهر پهلوان‌پنبه‌ها و حسن کچل‌ها. شهر نمک‌های گندیده.

شهر حرف، حرف، حرف. شهر تکرار، تکرار، تکرار.

شهر چشم‌هایی که دو دو می‌زند. شهر قلب‌هایی که می‌تپد. شهر دلهره. شهر شک.

شهر شکم. شهر زیرِ شکم. شهر دم. شهر ولنگ و واز. شهر تفته. شهر بی‌مقصد. شهر بی‌مقصود. شهر احتیاط. شهر ترس.

شهر بیهودگی. شهر شلوغ.»

در این برنامه شش داستان کوتاه از مجموعه‌داستان «یادداشت‌های شهر شلوغ» نوشته‌ی فریدون تنکابنی با نام‌های «شهر بیهودگی، شهر هیاهو»، «آموزگاری که کشته شد»، «ملل راقیه و ملل غیرراقیه»، «جوراب نو»، «اتوبوس آخر» و «بامداد در میدان» را با صدای نویسنده خواهید شنید. این کتاب در اواخر سال ۱۳۴۸ با مجوز وزارت فرهنگ و هنر، یعنی دستگاه عریض و طویل سانسور، توسط انتشارات پیشگام منتشر شد. چند ماه بعد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) کتاب را «ضاله» تشخیص داد و آن را توقیف کرد. به فاصله‌ی اندکی فریدون تنکابنی، نویسنده‌ی کتاب بازداشت و روانه‌ی زندان شد. چندی بعد تعدادی از نویسندگان تصمیم گرفتند بیانیه‌یی برای دفاع از نویسنده‌ی زندانی کتاب منتشر کنند. این بیانیه در خرداد ۱۳۴۹ با امضای ۵۴ نویسنده منتشر شد که در آن به سانسور کتاب، توقیف کتابِ یادداشت‌های شهر شلوغ و بازداشت فریدون تنکابنی اعتراض شده بود. چند هفته بعد در تیر همان سال ناصر رحمانی‌نژاد، محمدعلی سپانلو و محمود اعتمادزاده (به‌آذین) اعضای کانون نویسندگان ایران و کسانی که در نوشتن، امضا جمع کردن و انتشار بیانیه نقش داشتند، بازداشت شدند. فریدون تنکابنی به دلیل نوشتن این کتاب به شش ماه زندان و رحمانی‌نژاد، سپانلو و به‌آذین بعد از چهار ماه بازداشت به دو ماه حبس قابل خرید محکوم شدند.

در این داستان‌ها با تصویری از ایرانِ در آستانه‌ی دروازه‌ی تمدن روبه‌رو خواهید شد که آن را در «تونل زمان» و نوستول‌بازی‌های منحط عصر شاه فقید به شما نشان نمی‌دهند. تصویری که با ظرافتی متعفن از تصویر واقعی حذف شده است تا هم‌چنان بعد از این همه سال و سرنگونی آن تاج و تخت، شکوه و عظمت همایونی صدای فرودستان و به‌حاشیه‌رانده‌شده‌گان را حذف کند. صدایی از اعماق شهری شلوغ  با جشن‌های بزرگ شاهنشاهی.