موسیقی: No one Ever Call Me That

اثر: داریو ماریانلی

«بداهۀ سنگ و زغال» شعری است از سهند آقایی که آن را با صدای خودش خوانده است. « زمین ترسیده است!/ سلول‌ها را تعریف می‌کنم/ که همیشۀ دنیا برابرند/ کدام غار؟!/ کدام نقب؟!/ کدام پستوی آتش و سنگ؟!/ مسخره می‌کردم/ خنده می‌زدم عصبی/ بله صندوق‌ها همیشۀ دنیا برابرند/ امواجِ گیجِ دست‌ها هم/ تلقِ سیاهِ سوراخ‌سوراخِ افسانۀ ساکت/ لنزِ شکارِ بشقاب‌های پرندۀ ‌رویا/ نابودیِ کدام سیاره در کدام ایالتِ جادو؟!/ تو سنگ را ترسانده‌ای در بازچیدنِ سنگر رفیق!/ تو ماه را/ قنارۀ خورشیدِ خیال را/ همه می‌خندیم عصبی/ جمع می‌کنم/ و تنهایی/ با سه تا سگ و یک نعش/ منّای درشت از آشیانۀ سایه می‌چینم می‌چینم»

متن کامل شعر «بداهۀ سنگ و زغال» را اینجا بخوانید