در صدمین فلاخن ناصر پیشرو از دوران جدیدی می‌نویسد که بعد از خیزش دی‌ماه و «ده روزی که ایران را تکان داد» آغاز شده است، دورانی که باید آن را دوران پسااصلاحات نامید. او از افزایش تنش‌های میان جریان‌های حاکم، بالا رفتن سطح خواسته‌های عمومی و از امکاناتی می‌نویسد که برای گفتار انقلابی فراهم شده است. در صدمین فلاخن نویسنده از بحران ساختاری سرمایه‌داری می‌نویسد و از بحران ادغام دین و دولت سرمایه‌داری در جمهوری اسلامی، هم‌چنین از جنبش‌های چندطبقه‌ای در دیکتاتوری‌های سیاسی، واکنش‌های اجتماعی به قوانین مذهبی، تاثیر تخریب محیط‌زیست بر زندگی تهیدستان شهری، بی‌ثباتی ساختارهای مالی و بانک‌ها، تجزیه‌ی طبقاتی و شکاف در طبقه‌ی متوسط و پیامدهای اجتماعیِ سرکوب سیاسی می‌نویسد. در صدمین فلاخن ناصر پیشرو با برشمردن ویژگی‌های خیزش مانند خودانگیختگی و سازمان، محوریت شهرستان‌ها و شهرهای کوچک، گسترش سیستم ارتباط دیجیتالی و خصلت‌های غیرمذهبی آن، ارتباط جریان‌های مختلف طبقاتی را با خیزش دی‌ماه بررسی می‌کند و سپس تلاش می‌کند از دل این تحلیل در مورد چشم‌اندازهای آتی گمانه‌زنی کند. صدمین فلاخن اما بیش از هر چیز برای ما این معنا را دارد که به خیزش دی‌ماه، پیامدهای آن و امکاناتی که گشوده است وفادار می‌مانیم و کیست که نداند وفاداری چیزی است در ساحت عمل.

فلاخن صدم را اینجا بخوانید

falakhan100