محصول: ۲۰۰۰. فرانسه

کارگردان: پیتر واتکینز

نویسنده‌ی فیلمنامه: پیتر واتکینز و آگات بلویزون

مترجم: هملت هملتیان

کیفیت ترجمه: خیلی خوب

نام فیلم به زبان اصلی:

La Commune (Paris, 1871)

«کمون (پاریس ۱۸۷۱)» فیلمی است در مورد کمون پاریس، و به طور توامان فیلمی در مورد کمون پاریس نیست. ما در این فیلم با روایتی تاریخی از کمون روبه‌رو نیستیم، از آن دست روایت‌هایی که می‌خواهد با اتکا به نوستالژی خاطره‌ی درخشانی در گذشته را یادآوری کند. فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» نمونه‌ی بدیعی از بازگشت به گذشته برای تبدیل آن به مسئله‌ی مبرم امروز است و کارگردان در جای جای فیلم این قصد خود را پنهان نمی‌کند. از افزودن چیزهایی به تاریخ کمون که در واقعه‌ی تاریخی کمون وجود نداشته‌اند، از جمله تلویزیون ورسای و تلویزیون کمون در حالی که اساسن در آن دوران «تلویزیون» وجود نداشته است تا لحظاتی که مخاطب به طور ناگهانی متوجه می‌شود بازیگران نه دیگر در مورد کمون و پاریس ۱۸۷۱، بلکه در مورد همین امروز، پاریسِ همین امروز و جهانِ همین امروز سخن می‌گویند. برای ما نیز اکنون دیدن فیلم کمون دیدن فیلمی در مورد گذشته یا حتا امروزِ پاریس نیست، برای ما دیدن فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» دیدن فیلمی است در مورد آینده، در مورد روزها و کشمکش‌هایی که بعد از هر انقلابی خواهند آمد، در مورد وضعیت اضطراری‌ای که در کمون پاریس در آن قرار داشتیم و در آینده در آن قرار خواهیم داشت. نشان روشنی از این‌که چگونه نظم جمهوری سوم تنها با قتل‌عام طبقاتی در پاریس به کرسی نشست و هر نظم سرمایه‌داری دیگری تنها با قتل‌عام طبقاتی می‌تواند به قدرت دست یابد. دیدن فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» بازگشت به پرسشی است که از هر انقلابی باید داشت: چگونه می‌توان وضعیت انقلابی را تمدید کرد؟ در این فیلم هم‌چنین به میانجی بازگشت به تجربه‌ی کمون به رسانه، آموزش، مسئله‌ی زنان و ساختارهای ستم خواهیم اندیشید.

کمون پاریس اولین تجربه‌ی تسخیر انقلابی قدرت سیاسی توسط طبقه‌ی کارگر است که از ۱۸ مارس ۱۸۷۱ تا ۲۸ مه همان سال قدرت را در شهر پاریس به دست گرفت و سرانجام در نتیجه‌ی نبردی تن به تن که با قتل‌عام کموناردها و تعداد زیادی از مردم پاریس همراه بود و از ۲۱ تا ۲۸ مه، مشهور به هفته‌ی خونین به طول انجامید، سقوط کرد. کریستین راس به نقل از یک شاهد عینی هفته‌ی خونین را چنین روایت می‌کند: «کشتارها تنها در [باغ] لوکزامبورگ انجام نمی‌شد. آنها در گوشه‌ی خیابان‌ها، در دالان‌های میان خانه‌ها و در مقابل درب منازل به آدم‌ها شلیک می‌کردند، یعنی هر جا دیواری پیدا می‌شد که افراد را به سینه‌ی آن بچسبانند و تیرباران کنند. کناره‌های رود سن شاهد کشتار دهشتباری بودند. زیر پل نف آدم‌ها را برای یک هفته‌ی متوالی تیرباران می‌کردند. بعدازظهرها اشراف‌زاده‌ها، جنتلمن‌ها و همسرانشان به دیدن کشتار و تیرباران می‌آمدند. زوج‌های شیک‌پوش چنان به تماشای تیرباران و قتل می‌نشستند که گویی نمایشی را تماشا می‌کنند. در گوشه‌ای از کرانه‌ی کناره‌ی چپ رود سن که محله‌ی پانتئون را احاطه می‌کند، پنج شش دادگاه نظامی مشغول به کار بودند. کشتارهای فله‌ای در [باغ] لوکزامبورگ انجام می‌شد. اما آنها افراد را در مونه در ابزرواتور، در دانشکده‌ی حقوق، در اکول پلی‌تکنیک و در پانتئون نیز به قتل می‌رساندند. در کلژدوفرانس افراد در اتاقی که سمت چپ در ورودی بود محاکمه می‌شدند، حکم مرگ آنها صادر و همان‌جا اجرا می‌شد. در بازار موبر قتل‌عام بی‌وقفه جریان داشت. شش دادگاه نظامی در یک محله یافت می‌شد، هر کدام با تعداد فزاینده‌ای حکم مرگ. اینگونه بود که کشته‌های لوکزامبورگ به تنهایی بالغ بر هزار نفر می‌شد. با پیشرفت این روند، ورسای قضات ارتشی سختگیرتری را یکی یکی در هر میدان به کار گماشت که تنها کار آنها تدارک و سازماندهی کشتار بود. قضاوت در این میانه هیچ اهمیتی نداشت. اطراف سلاخ‌خانه‌ی بزرگ- [باغ] لوکزامبورگ، اکول میلیتر، پارک مونسو، ال رُوکت، پرلاشز، بوت شامون و جاهای دیگر، کشتارهای بیشتری در خفا و بی‌صدا، بدون هیچ نمایش فاتحانه‌ای، انجام می‌شدند.»

اما تنها محتوای فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» نیست که اهمیت دارد. فرم ساخته شدن این فیلم نیز مهم است. سال‌های طولانی پشت صحنه‌ی فیلم سینمایی صندلی‌ای تاشو، بلندگویی دستی و فردی اغلب با کلاهی و ژستی خداگونه را در مرکز خود داشت. در اطراف او چندین نفر پرونده به دست نسخه‌ی از پیش پیچیده‌شده‌ی روایت را با دقت بررسی و هرگونه تخطی از آن را به خداوندگار صحنه، کارگردان، یادآوری می‌کردند تا در نهایت او آخرین کسی باشد که به‌واسطه‌ی اختیار تامی که صنعت به او تنفیذ کرده جزئیات تصویر نهایی را تعیّن بخشد. هنوز منطق حاکم بر این تصویر بر اکثریت مطلق تولیدات سمعی بصری حکم می‌راند. تلاش‌های زیادی به ویژه حول جنب و جوش حاصل از خیزش اجتماعی ۶۸ برای شکستن این تصویر اتفاق افتاد، اما می‌توان با قطعیت گفت کمتر کسی به اندازه‌ی پیتر واتکینز در این زمینه عمیق شد. در فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» واتکینز پس از تجربه‌های بسیار به عالی‌ترین شکل سینمای خودش دست می‌یابد. این‌بار اوست که به عنوان فیلمساز درجایگاه نبرد با آنچه مونوفرم می‌نامد و مهمترین ویژگی آن را روایت از پیش معیّن حاکم بر تولید رسانه می‌داند، قرارگرفته است. در «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» سوژگی تمامی نقش‌آفرینان این پروژه با پرتاب خویش به کانال شتاب‌دهنده‌ی تاریخ جایگاهی زایا را تجربه می‌کند. واتکینز نیز صرفن یکی از حلقه‌های این زنجیر است که به واسطه‌ی کار از نزدیک با فضای رسانه‌ها و تجربه‌ی سانسور توسط رسانه‌های جریان اصلی، عاملیت خود را در مبارزه با این فضا و عنصر اصلی آن یعنی مونوفرم، می‌یابد. در سال ۱۹۶۵ و بعد از موفقیت فیلم «کالدون»، بی‌بی‌سی تهیه‌کننده‌گی فیلم بعدی واتکینز به نام «بازی جنگ» را قبول اما به رغم استقبال خوب از فیلم در جشنواره‌های سینمایی و پیش از اکران عمومی، بی‌بی‌سی پخش آن را به مدت بیست سال ممنوع می‌کند. بعد از چنین تجربه‌یی است که واتکینز بریتانیا را برای همیشه ترک می‌کند و بقیه‌ی فیلم‌هایش را در کشورهای دیگر می‌سازد. در کمون علاوه بر اینکه فیلم با تصویر عجیب دو کمونارد از تلویزیون تخیلی کمون آغاز می‌شود که میکروفن به دست فضای فیلم را معرفی می‌کنند، در هنگام ورود آنها به استودیو بیننده خود واتکینز را جلوی مونیتوری می‌بیند که وی از درون آن نقش خود را در فیلم به تماشا نشسته. برای شروع کار او با رجوع و پخش آگهی در محیط‌هایی که مبارزات اجتماعی روز فرانسه در آنها برقرار است از فعالین اجتماعی سیاسی عمدتن کمونیست دعوت می‌کند تا در این تجربه شرکت کنند. هم‌چنین او از مخالفین کمون و غالبن از طبقات مرفه، می‌خواهد تا با شرکت در این پروژه نقش مخالفین کمون را در مقطع ۱۸۷۱ بازی کنند. گروهی از تاریخ‌دانان فرانسوی، که به‌طور مشخص روی تاریخ کمون کار کرده‌اند، در پروژه همکاری می‌کنند. نقش عمده‌ی ایشان این است تا به تک‌تک افراد حاضر در پروژه در تحقیقاتشان راجع به کمون و نقشی که به آنها در این پروژه سپرده شده است، یاری رسانند. به این ترتیب در ۱۹۹۹ در پاریس و در کارگاه هنرهای نمایشی آرمان گاتی، تمرینِ انقلاب آغاز می‌شود. فضایی که در حیاطش درختی صد و بیست وهشت ساله به یادگار از کمون سر بر آسمان برافراشته بود. فضایی که بیش از اینکه به لابراتواری برای فرایند شبیه‌سازی انقلاب بدل شود، به صحنی برای تجربه‌ی انقلاب تبدیل شد؛ انقلابی چندجانبه، هم اجتماعی و هم سینمایی و رسانه‌ای. صحنی که در آن شرکت‌کنندگان عاملیتی مطلق را تجربه می‌کردند و قدم در راه رهایی گذاشته بودند. چنین است که واتکینز مرزهای بین گذشته، حال و آینده را درمی‌نوردد، همچنین مرزهای بین بازیگر و نقش‌آفرین و در نهایت بین مخاطب و سینماگر را. از تاریخِ در خود گذر کرده وبه گذشته در خدمت آینده می‌رسد. واتکینز از روایت خطی گذر کرده و امکان را در مقابل تقدیر قرار می‌دهد. امکان‌هایی متکثر که به فیلم کمون این ویژگی را می‌بخشد تا پایانی نداشته باشد. فیلم کمون آن‌طور که تهیه‌کننده می‌خواهد، در یک ساعت و چهل و پنج دقیقه به پایان نمی‌رسد. و این نشانه‌ای می‌شود از این‌که ایده‌ی رهایی، ایده‌ی دنیای بدون تبعیض اجتماعی ایده‌ای‌ست بی‌پایان. انقلابِ کمون واتکینز انقلابی‌ست که تداوم می‌یابد تا فیلمی باشد از واقعه‌یی که در وجدان جمعی فرانسه و جهان سرمایه‌داری مسکوت گذاشته شده است. به یاد داشته باشیم آن‌طور که واتکینز به درستی اشاره می‌کند، مخالفین کمون حتی یک فیلم علیه کمون پاریس نساخته‌اند. حضور آگات بلویزون، مستندساز و فعال فمینیست فرانسوی، هم به عنوان نویسنده‌ی فیلمنامه و هم به عنوان بازیگر در این فیلم، تیم ساخت «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» را یاری کرده است تا تمرکز ویژه‌یی بر مسئله‌ی زنان و نسبت آن با انقلاب و مبارزه‌ی انقلابی داشته باشند.

دیدن این فیلم برای همه‌ی کارگران، زنان، فعالان حقوق کودک، مبارزان علیه نژادپرستی و راسیسم، هنرپیشه‌ها و کارگردان‌های سینما، روزنامه‌نگاران و کارمندان رسانه‌ها، «خارجی»ها و پناهنده‌ها، هر کسی که به انقلاب می‌اندیشد و هر کسی که هنوز به انقلاب نمی‌اندیشد، برای همه‌گان، همه‌ی آنهایی که خوار شمرده می‌شوند و صدایی ندارند، اهمیت دارد.

زیرنویس فیلم را می‌توانید از اینجا دریافت کنید

می‌توانید برای دریافت فیلم و زیرنویس آن به منجنیق ایمیل بزنید:

manjanigh.review@gmail.com

حتمن در سابجکت یا متن ایمیل بنویسید که می‌خواهید کدام فیلم برای شما ارسال شود.

ما در مجموعه‌ی منجنیق در نظر داریم از این پس برخی فیلم‌ها را که توسط منجنیق زیرنویس نشده است اما زیرنویس فارسی آنها موجود است و دیدن آنها را مفید می‌دانیم، از طریق انتشارات منجنیق معرفی و آنها را برای کسانی که دسترسی به فیلم‌ها ندارند ارسال کنیم. فیلم «کمون (پاریس ۱۸۷۱)» اولین فیلم از این دست است. اگر انتشار فیلمی را مفید می‌دانید پیشنهاد خودتان را با ما در میان بگذارید.

La Commune