ترجمه‌ی ارژنگ علیپور

رادیکالیسم را چه به معنای هواداری از ضرورتی برای تغییرات بنیادین تعریف کنیم، و چه تحت‌اللفظی و به معنای بازگشت به ریشه و بنیاد در نظر بگیریم، اثری که با آن روبه‌رو هستیم در هردو معنای یاد شده، به غایت رادیکال است.

و چه به هنگام و در زمان مناسبی هم، درست همین روزها که نیشکر هفت‌تپه زیر ضرب بازداشت و فشار و چکمه‌ی دولت تدبیر و اعتدال است و در سکوت خبری رسانه‌های جریان اصلی سلاخی می‌شود. همین روزها باید برگشت به همین تصاویر «زیر خاکی» از انقلاب سرکوب‌شده‌ی ۱۹۱۸، به سلاخی کارگرانِ کمونیست و مماشات و نظاره‌ی سوسیال‌دموکرات‌ها.

و آن هم به میانجی صدای لاورا رافتسدر، موزیسین اطریشی. گویی همان دلیلی که لاورا رافتسدر را در سال ۲۰۱۸ وادار کرده که به ۱۹۱۸ بازگردد و سرود انقلاب کارگری آلمانِ ۱۹۱۸ را بازخوانی کند، ما را نیز وا می‌دارد درست همین امروز این ترانه را منتشر کنیم. همان دلیلی که لازم است گوشمان برای شنیدن هنر رادیکال تیزتر باشد، و از خلال آن به چیزی بیشتر از رسانه‌های جریان اصلی، هنر جریان اصلی و به بارقه‌ای فراتر از گزیدن بین «بد» و «بدتر» بیندیشیم.

لینک ویدئو در یوتوب: