گفت‌وگو با ناصر رحمانی‌نژاد

در فلاخن صد و شصت و پنجم گفت‌وگویی کرده‌ییم با ناصر رحمانی‌نژاد که او را اغلب به عنوان کارگردان و بازیگر تئاتر می‌شناسیم اما در عین‌حال نام او به شکل تفکیک‌ناپذیری به انجمن تئاتر ایران گره خورده است و انجمن تئاتر ایران یادآور سعید سلطان‌پور و محسن یلفانی است. این سه در سال‌های پایانی دهه‌ی چهل تئاتری را احیا کردند که ناصر رحمانی‌نژاد آن را «تئاتر اجتماعی» می‌خواند و البته این احیا بدون تاوان نبود. هر سه نفر به همراه دیگر همراهانشان در انجمن تئاتر ایران و اطراف آن، بارها و سال‌ها زندانی حکومت پهلوی شدند. بنابراین روشن است که وقتی با ناصر رحمانی‌نژاد گفت‌وگو کنی نمی‌توانی تنها به تئاتر بسنده کرده باشی. در این گفت‌وگو با ناصر رحمانی‌نژاد از تئاتر گفتیم، از جنبش مسلحانه، از سال‌های جستجوی راهی برای تغییر، تغییری هم در تئاتر و هم در جامعه و سرانجام از زندان و بند، که تاوان تئاتری بود که امروز می‌توان آن را با دهه‌ها فاصله «تئاتر مسلح» نامید، تئاتری که بازوی جنبش انقلابی مسلحانه بود بر صحنه. در این گفت‌وگو هم‌چنین نگاهی انداختیم به تاریخ اجتماعی تئاتر از دوران شکل‌گیری گروه آناهیتا تا تشکیل انجمن تئاتر ایران و تقابل‌های موجود میان تئاتری که در آن دوران «تئاتر متعهد» نامیده می‌شد و تئاتری که دغدغه‌ی اصلی آن نوآوری‌های فرمی بود، در مورد تئاتر مستقل در مقابل تئاتری که به سازمان‌های دولتی وابسته بود و در مورد جشن هنر شیراز، سانسور در حکومت پهلوی و تئاتر مدرن. در فلاخن صد و شصت و پنجم درباره‌ی شکل دیگری از ابداع کار هنری می‌خوانیم که محور آن جمع بودن است و تاثیرات جنبش مسلحانه بر این ابداعات و ابتکارات، از روزگاری که جستجوی عملی یافتن راه‌هایی برای تغییر هم‌زمان در سالن‌های تمرین تئاتر و پایگاه‌های چریکی در جریان بود و این دو بی‌ارتباط با هم نبودند.

فلاخن صد و شصت و پنجم را اینجا بخوانید

falakhan165