درست در روزهایی که بلوک راست اپوزیسیون، فوج در فوج بودجه‌بگیرها و مقاطعه‌کارانِ دموکراسی چشم به آمریکا دوخته‌اند و امیدوارند دونالد ترامپ و دار و دسته‌اش دوباره وارد کاخ سفید شوند شاید رویای منتظرانِ قدرت ایرانی تحقق یابد و به یاری او بر تخت بنشینند، «بچه‌های اعماق» به شیلی نگاه می‌کنند، به خیابان‌های شیلی. آنجا که نولیبرالیسم هار با ردای نظامی و پشتیبانی کارشناسان خبره‌ی گسترش دموکراسی آمریکایی به قدرت رسید، بر مغز ازهم‌پاشیده‌ی سالوادور آلنده و دست‌های قطع‌شده‌ی ویکتور خارا قوت گرفت و حکمرانی کرد اما مقاومت مردمی ژنرال را و سرانجام قانون اساسی ژنرال را به زباله‌دان تاریخ انداخت. درست در روزهایی که راست ایرانی، در تمامی اشکال و نمودهای خود منتظر است تا قانون اساسی‌ای را در ایران به اجرا بگذارد که لااقل خطوط بنیادین سیاست‌های اقتصادی آن همان چیزی است که در این روزها در شیلی به زباله‌دان افکنده شد «بچه‌های اعماق» به شیلی چشم می‌دوزند و به آبان، به قیام آبان و جهانی که برمی‌خیزد از خواب گران، چنان‌که کارل مارکس در نامه‌یی به آرنولد روگه نوشته بود: «جهان مدت‌هاست رویای چیزی را دارد که اکنون کافی است از آن آگاهی یابد تا واقعا دارای آن شود.» این روزها در سالگرد قیام آبان، در دقایق شادی در شیلی «بچه‌های اعماق» بر ملودی‌ای از ویکتور خارای شهید با ماهی سیاهِ امید، با قلب سرخ آبان تجدید عهد می‌کنند. سولوی ساکسیفون این قطعه توسط رفیق «جیولیو جیانی» نواخته شده و ضبط ساکسیفون هم توسط رفیق لئوناردو گَلَتو انجام گرفته. این اولین همکاری «بچه‌های اعماق» با رفقایی ایتالیایی است.

 

سُر خورد، دوباره پا شد

تک ماند، دوباره ما شد

تا بی‌کران رویا

یخ بسته بود دریا

در یخ دوباره جنبید

ماهی سیاهِ امید

سُر خورد، دوباره پا شد جهان

 

در تندباد و توفان

افتاده بود بی‌جان

از برق تیز دندان

بر پوز دیو خندان

سر بر کشید خیابان

با قلب سرخ آبان

سُر خورد، دوباره پا شد جهان

 

زخم جهان‌ِ دردیم

سرخ و سیاه و زردیم

ما رنج‌کشان کاریم

سر‌های روی داریم

شکسته قفل پامان

صد مُهره بر صدامان

سُر خورد، دوباره پا شد جهان

 

در فقر و رنجِ انسان

حصار و بند و دربان

بی‌وقفه پیچ بحران

با مشت محکم نان

بشکن تو درب زندان

آهن و سنگ و سیمان

سُر خورد، دوباره پا شد جهان

 

سر بر کشید خیابان

با قلب سرخ آبان

سُر خورد، دوباره پا شد جهان