گروه هنری ۱۹ بهمن در مورد این قطعه می‌نویسند: «این‌بار از کارگرانی گفتیم که کارخانه را اشغال کردند و و اجتماع‌شان را «شورا» نامیدند تا زنجیرهای استثمار را بگسلند و با خشم لبریزشده‌شان نویدبخش تجربه‌ای نوین باشند.

این‌بار ما نوایی آشنا از تصنیف‌های درون زندگی مردم را برگزیدیم تا روایتگر مقاومت کارگران باشیم. کارگرانی که به اعتبار رنج و ستمی که می‌کشند راه رهایی را در قدرت شورایی‌شان می‌بینند و پرچم نبردشان همچون کاوه‌ی آهنگر از جنس کاری است که بناست از استثمار زدوده شود. این درفش کاویان همان پرچم سرخی است که یادآور کارگران به‌خون‌خفته‌ای‌ست که یا زیر فشار استثمار از پای درآمدند و یا در صحنه‌ی نبرد عیله حاکمان سرمایه‌دار جانانه ایستادند تا زندگی دیگری بسازند.

موسیقی ما دعوتی است به فراگیر کردن ایده‌ای که از دل مبارزات خود کارگران جوشیده است: در هفت‌تپه، فولاد، هپکو، آذرآب، چادرملو، نفت، پتروشیمی و... . هرجا که قدرت جمعی کارگری تبلور یافته، آنان چون نیرویی که لرزه بر اندام حاکمیت می‌اندازد بدیلی از برابری و آزادی را پیش چشم ما آورده‌اند. هنگامی که آدمی خود را به این نظم شورایی می‌سپارد توانی را بازمی‌یابد که از او به سرقت رفته بود؛ توانی که احیای معنای انسان بودن است و زندگی برایش تحقق شعار «از هر کس به اندازه‌ی استعدادش و به هر کس به اندازه‌ی نیازش».

تصنیف «رفتم در میخانه» از آثار علی‌اکبر شیداست و ما به رسم دیرین مبارزان راه عدالت و آزادی که مضامینی انقلابی را بر تصانیف آشنا سوار می‌کردند، کوشیده‌ایم تا مقاومت‌های مردمی را در قالب‌هایی آشنا بنوازیم، به این منظور که ساز و آواز بر جان‌های خسته بنشیند و شوری را به شعورِ طبقاتی پیشگامانه‌شان اضافه کند.

این شعر و ترانه در هنگامه‌ی قیام آبان شکل گرفت و متأثر از مبارزات کارگران تا به امروز هرچه بیشتر پروریده شد. گروه هنری ۱۹ بهمن به مناسبت «روز جهانی کارگر» این ترانه را به قدم‌های معلمان و کارگرانی که با حضور خود در خیابان این جشن جهانیِ رهایی انسان را گرامی می‌دارند تقدیم می‌کند و تا هنگام برپایی شوراهای کارگری در سراسر کشور آن را بر لب خواهد داشت.»

Yad shora (2)

Yad shora (3)