خانه‌ی مردم کوبانی؛ اینجا از اولین مراکزی ست که به محض عقب‌نشینی داعش بازگشایی شده و به موازات کانتون کار می‌کند؛ وارد که می‌شوی مردم در حیاط نشسته‌اند، مثل همیشه با یک معرفی مختصر و سلام و احوالپرسی به چای دعوتت می‌کنند؛ از مشکلاتشان می‌گویند؛ از جنگ، از وضعیت نادری که تجربه کرده‌اند، از کمبودهای بعد جنگ.
خانه‌ی مردم به مسائل متفاوتی رسیدگی می‌کند که در حال حاضر بیشتر متمرکز بر کنترل بحران بعد از جنگ است؛ مثلا اسکان دادن خانواده‌هایی که به کوبانی برگشته‌اند و با تلی از ویرانه به جای خانه‌هایشان مواجه شده‌اند و...؛ وظیفه‌ی راهنمایی افراد به نهادهای مسئول هم از کارهای خانه‌ی مردم است؛ مثلا خانواده‌هایی که نیاز به شیر خشک و پوشک و دارو دارند به هلال احمر راهنمایی می‌شوند؛ برای دریافت سهمیه‌ی سوخت و نان و آب آشامیدنی در محله‌هایی که تاسیسات از بین رفته هم باید در خانه‌ی مردم ثبت‌نام کرد؛ همینطور برای جا به جا شدن از کوبانی به روستاها و برعکس؛ با برگشتن مردم و شکل گرفتن شوراها و کمیته‌های ذیربط از سنگینی کارِ خانه‌ی مردم کاسته خواهد شد؛ "بابا" که در دوره‌ی جنگ مسئول آسایش کوبانی بوده، الان مدیر خانه‌ی مردم است؛ عزیز و مهربان و مسئول؛ گاهی شب ها هم برای سر زدن به خانواده‌ای که مشکلی دارند، یا اطمینان پیدا کردن از حل یک مشکل از خانه می‌زند بیرون.
شب‌های بی برق اینجا هم عالمی دارد؛ تخته نرد را جلو می‌آورد، چراغ را نصب می‌کند ... و سیل خاطرات را با تاس می‌ریزد؛ از خاطرات مبارزه در جبهه‌ی خلق فلسطین تا کوبانی و کوبانی و کوبانی!

11156255_1570299643248824_8688046267386138069_n

10409126_1570299583248830_1036387499927769092_n

11119864_1570299553248833_2135717412302153586_n