یا
چه کسانی در سوت پایان میدمند؟
در دویست و بیست و ششمین فلاخن از کودتای ۲۶ دی میخوانیم، از اینکه چه کسانی در سوت پایان قیام میدمند و از وکالت و وکیل و موکل در متن انقلاب. از روند کودتا میگوییم، از تلاشهای نافرجام برای کودتا در طول قیام که عملی نشد و از اینکه سرانجام چگونه مشی کودتایی فرصت را برای کودتا علیه قیام به چنگ آورد. در این فلاخن دو مدعای کمابیش مرتبط حامیان کمپین «من وکالت میدهم» را بررسی میکنیم، از مقدورات واقعی رضا پهلوی یا هر وکیل دیگری مینویسیم، نشان میدهیم تا چه اندازه اهداف برگزیدن وکیل برای تشدید تحریمها، قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی و اخراج سفرای جمهوری اسلامی نه تنها در «انقلاب» بلکه حتا در «براندازی» جمهوری اسلامی میتواند نقش داشته باشد، از معنای واقعی برگزیدن وکیل برای «گذار» از جمهوری اسلامی و برای هدایت «گذار» در دوران بعد از جمهوری اسلامی مینویسیم و نشان میدهیم چگونه در جریان کودتای ضدانقلابی واژهی «انقلاب» با واژهی «گذار» جایگزین شد و چرا. در فلاخن دویست و بیست و ششم نشان میدهیم چگونه رضا پهلوی از همین امروز نه تنها علیه «انقلاب» بلکه علیه «شهدای انقلاب» موضع میگیرد، چگونه محتوای قیام ژینا را از ریخت میاندازد و منشا هراس ضدانقلاب از شکل گرفتن سوژهی انقلابی در کجاست. از تهاجم سازمانیافتهی جریان کودتایی به طبقهی کارگر، به خلقهای تحت ستم، به زنان و کوییرها مینویسیم و نشان میدهیم چگونه کمپین «من وکالت میدهم» نه علیه جمهوری اسلامی بلکه عملن علیه قیام و تمام سویههای مترقی آن، در گفتار و در شیوههای سازمانیابی، بسیج شده است. از دلایل انتخاب «منوتو» به عنوان محل اعلام ساعت کودتا مینویسیم و از بسیج مخاطبان «بفرمایید شام» علیه مبارزان قیام، از دلیل طبقاتی و روند تبدیل اصلاحطلب به برانداز، تبدیل موکل اصلاحطلبان حکومتی به موکل براندازان شبهدولتی و از تغییر مکان چانهزنی از «بیت رهبری» به «دولتهای غربی». در فلاخن دویست و بیست و ششم از این مینویسیم که کودتای ۲۶ دی نه فقط علیه قیام و انقلاب، بلکه همچنین علیه دیگر اجزای اپوزیسیون «هشتگ برانداز» نیز بوده است، از طرحهای ضدکودتایی اپوزیسیون راست مینویسیم و تلاش برای ائتلاف با کودتاچیان علیه کودتا، از توصیههای ناکارآمد از چپ برای ائتلاف در دفاع از «اصل جمهوری» در مقابل فاشیسم و از لزوم اتحاد بر سر «اصل انقلاب»، نه اتحادی از بالا، بلکه اتحادی از پایین و در روند مبارزهی انقلابی میان همهی آنهایی که فاشیسم آنها را بیرون میگذارد و «جمهوری» آنها را نادیده میگیرد.