تقدیم به خاطره‌ی کشته‌گان اردی‌بهشتِ سربلندِ کردستان

این کوه‌ها سربلندند
چکمه‌های خونین به کوه‌های سربلند راهی ندارند
آهوهای این کوه رام غریبه‌ها نمی‌شوند
انسان دست بسته، انسان اسیر
در عصرهای غمگین نمی‌گرید، نمی‌خندد

در ییلاق کلبه‌ای است
درون کلبه چوپانی
بر لبان چوپان یک نی نازک
به زبان می‌آورد رنج‌های قهرمانان را
رنجی که در کوه بیستون فرهاد قهرمان با آن
جوانه‌ی میهنش، زیبای زمانه‌اش
شیرین درشت چشم را جان می‌بخشد
عصرها هر پرنده هزار آواز سر می‌دهد
اینجا کردستان است

این کوه‌ها کهن سالند
مردمان سربلندی دارند
برای همه یک دوست برای ما برادرند
ای که بر آتش‌های سوزاننده
در کنار ما می‌سوزی
ای هم‌سوز ما! رفیق با وفا!
قزل‌اوزنِ جاری، جاری خواهد ماند
ستاره‌ها به زمین نگاه خواهند کرد و خواهند خندید
بارآور باشد زمینی که خلق ما آن را کاشته است
پاینده باشد رفیق ما کردستان

علیرضا نابدل، اوختای، چریک فدایی خلق و سراینده‌ی این شعر در ۲۲ اسفند ۱۳۵۰ در زندان اوین تیرباران شد. همان زندانی که ۳۹ سال بعد از او فرزاد کمانگر، شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان را در آن به جرم آزادی‌طلبی و برابری‌خواهی به دار آویختند. از سینه‌ی سوراخ سوراخ اوختای تا سیبک لهیده‌ی فرزاد، آرزوهای ما را دفن شده و فراموش می‌خواهند. مبارزه اما ادامه دارد. پیروزی با ماست!

همین ویدئو در یوتوب: