در صد و نود و هشتمین فلاخن از قیام آب در اصفهان می‌خوانیم، از تصویر تحریف‌شده‌ای که از اصفهانِ پیش از قیام موجود بود و سیمای حقیقی اصفهان، از مراحل مختلف، متفاوت و متضاد تجمعاتی که به قیام اصفهان منجر شد و از صدای همبستگی متقابلی که در اصفهان و شهرکرد به گوش رسید. در فلاخن صد و نود و هشتم از بحران آب می‌خوانیم و به جای تمرکز بر علل بحران آب، که در متون منتشرشده در ارگان‌های دیگر بعضن به خوبی به آنها پرداخته شده، بر تاثیرات مادی و عینی این بحران در محوری مشخص مکث می‌کنیم، به تضادهای درون‌خلقی و تضادهای آشتی‌ناپذیر می‌پردازیم، از فاشیسم مرکز و حاشیه و ارتباط متقابل آنها با هم می‌خوانیم، و تفاوت تضادهای درون‌خلقی و تضادهای آشتی‌ناپذیر و بروز و ظهور مادی هر کدام از آنها را بررسی می‌کنیم. در فلاخن صد و نود و هشتم به ایده‌های ایجابی در مورد حل بحران آب، که مستلزم راهکارهایی برای حل تضادهای درون‌خلقی است، می‌پردازیم، نشان می‌دهیم که چرا بلوک راست اپوزیسیون جمهوری اسلامی در نهایت راهی برای حل این بحران ندارد و محدودیت‌های ایده‌های ایجابی مطرح‌شده توسط نیروهای مختلف را نشان می‌دهیم. در این فلاخن بر امکانات مادی و عینی‌ای تمرکز می‌کنیم که درون همین وضعیت برای خلق نظم نوین امور وجود دارد و این‌که چگونه می‌توان با اداره‌ی شورایی آب، از درون خلع ید از صاحبان سرمایه و حل مبتکرانه‌ی تضادهای درونِ خلق، بر دلایل غیرطبیعی بحران آب فائق آمد. در فلاخن صد و نود و هشتم به این می‌پردازیم که چرا چاره‌ی رنجبران وحدت، تشکیلات و صد البته مبارزه در جهت ایده‌ای ایجابی است.

فلاخن صد و نود و هشتم را اینجا بخوانید

falakhan198