در مرز بدنهایشان مقاومت میکنند، در مرز بدنهایی که انکار شدهاند، تحقیر شدهاند، ناچیز شمرده شدهاند اما توأمان رزمندهتر شدهاند. در مرز بدنهایشان علیه مرزهای سلطه و استثمار مقاومت میکنند
در معدن، در بندر، در آوار سرمایه و بهرهکشی و استثمار. یاران ما در همبستگی با جانها و بدنهای کارگران لهشدهی معدن و سوختهی بندر، برای تکثیر شعاری که از گلوی بازنشستگان بیرون آمد، بر دیوارها نوشتند: «از معدن تا بندر/ محل قتل کارگر».
امروز، دوم اسفند، دومین سالگرد روزی است که بدن شکنجهشده و کبود صادق فولادیوندا، کارگر و مبارز کمونیست گچسارانی را در این شهر، در کانال آبی پشت بازار کپریها یافتند. رفقای ما به یاد او اعلامیههایی را پخش کردند
این تصویری در ستایش خشم و عصیان و دی است بر دیواری در تهران که رفقای ما نقش زدهاند. جمهوری اسلامی و اپوزیسیون براندازش به یک اندازه از دستی که ماشه را در آن صبح درخشان چکانده است مضطرب شدهاند
در تهران، خیابان دلگشا، درست همانجایی که غلامحسین ساعدی مطبی باز کرده بود که در آن بیماران فقیر را به رایگان درمان میکرد، آنجا که اکنون ساختمان را ویران کردهاند و تنها دیواری از آن برجا مانده با رد محوی از پلهها، یاران ما، تصویر او را بر دیوار نقش زدند
در چهارمین شمارهی «ثوره (انقلاب)؛ شبنامهای برای روزهای تاریک» از زنکُشی میخوانیم، از خشونت خانگی علیه زنان و از نقش قانون، آموزش و خانواده در ازدیاد زنکُشی و خشونت علیه زنان. در ثوره از همدستی سرمایه و مرد-پدرسالاری میخوانیم
هستهی اخگرانِ کمیتهی غیبی نسوان علیه اعدام به خیابان رفتند و تراکتهایی را به دیوار کوچهها و خیابانها نصب کردند. رفقای هستهی اخگران در کنار پخش و نصب تراکتها متنی «علیه اعدام به مثابه ابزار تحکیم ستم طبقاتی» نوشتهاند
«کمیتهی کوئیرهای کمونیست» برای هجوم به متن ظالمانهی وضعیت مجهز میشوند. این صدای کوئیرهای کمونیست است که در همبستگی با مهاجران افغانستانی از حاشیه به گوش میرسد: ما اینجا هستیم! ما اینجا میمانیم! ما اینجا زندگی میکنیم و میجنگیم
در سومین شمارهی «ثوره (انقلاب)؛ شبنامهای برای روزهای تاریک» از ضرورت همبستگی مزدبگیران با مهاجران افغانستانی میخوانیم. از ضرورت همبستگی با آنان که از فاشیسم طالبانی گریختهاند و با انجام سختترین مشاغل و کمترین حقوق روزگار میگذرانند
در کوچههای تنگ فقر اما فرزندان تهیدستان تنها مسیر رهایی را روشن میکنند. این شعارها بر دیوارهای محلهای فقیرنشین در یکی از شهرهای استان اصفهان نوشته شده است، از درون شب تار به امید شکفتن گلهای صبح، برای سقف و کتاب و گندم
هرگونه استفادهی غیرانحصاری از انتشارات «منجنیق»، حتا بدون ذکر منبع، آزاد است