در سالگرد قیام ژینا، در فصل برشمردن دستاوردها و تجلیل از ویژگی‌های تکین، در روزهای غمبادهای نوستالژیکی که لعاب «وفاداری» خورده است، از قضا ضروری است به چیزهایی بیندیشیم که به دست نیاوردیم، به ویژگی‌های مخربی بیندیشیم که گویی در یک دور تسلسل بین‌المللی تکرار می‌شود و به آینده‌ای بیندیشیم که ابزارهای ساختن و تاسیس آن را نه ساخته‌ایم و نه ساختنش را ضروری دانسته‌ایم. به میانجی گفت‌وگو با وینسنت بِوینز و جمع‌بندی او از تجارب قیام‌ها و خیزش‌های دو دهه‌ی اخیر به اموری می‌اندیشیم که در سایه‌ی استیلای ستایش شبه‌مذهبی از خودانگیخته‌گی و توانمندسازی و جنبش برای جنبش، در سایه‌ی غیبت اراده‌ی معطوف به پیروزی؛ به مسائلی حاشیه‌ای تبدیل شدند در حالی که هیچ انقلابی بدون آنها معنا ندارد، چنان‌که در دو دهه‌ی اخیر نداشته است. در این گفت‌وگو با وینسنت بوینز در مورد خلاء رهبری در اعتراضات و قیام‌ها، در مورد ساختار تشکیلاتی و آسیب‌های افقی‌گرایی، در مورد سازماندهی‌ای که امکان تقسیم کار و انضباط در آن مهیا باشد، در مورد تاثیر شبکه‌های مجازی و اینفلئونسرها در تخریب و نابودی فرصت‌ها و امکانات، در مورد سوژه‌ی نئولیبرال در متن مبارزات معاصر و در مورد ضرورت ایدئولوژی و استراتژی مشخص برای انقلاب حرف زده‌ایم. وینست بوینز تئوریسین انقلاب نیست و خودش نیز چنین ادعایی ندارد، بنابراین طبیعی است که از او چنین انتظاری نیز نداشته باشیم. با این وجود در پرتو ۲۰۰ تا ۲۵۰ مصاحبه با مبارزان در ۱۲ کشوری که در دو دهه‌ی اخیر یا جنبش‌های اعتراضی و انقلاب‌ها در آنها شکست خورده‌اند یا در برخی موارد نظم حاکم با نظمی بدتر از قبل جایگزین شده است، حرف‌های مهمی برای شنیدن دارد.

وینسنت بوینز نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است که ماموریت‌های کاری او در برزیل و اندونزی به او این امکان را داده تا از نزدیک شاهد بسیاری از تحولات مهم در این دو کشور باشد. از او به فارسی پیش از این کتاب «روش جاکارتایی» در مورد کشتار کمونیست‌ها در اندونزی و آمریکای لاتین در دوران جنگ سرد توسط نشر ققنوس و با ترجمه‌ی شهریار خواجیان منتشر شده است و امیدواریم ترجمه‌ی فارسی کتاب دوم او با عنوان «اگر ما بسوزیم؛ دهه‌ی اعتراضات توده‌ای و انقلابی که نشد» به زودی در «منجنیق» منتشر شود.

شهریور ۱۴۰۳