در زوبین سی و نهم نمایشنامهای را میخوانیم از داریو فو، نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر کمونیست ایتالیایی با نام «حُسنی که یه دزد میتونه داشته باشه» که یکی از اولین نمایشنامههای نوشتهشده توسط اوست
زوبین سی و هشتم باز در ماهشهر میگذرد و نمیگذرد، در ماهشهر میگذرد چون به حواشی آن بازمیگردد و در ماهشهر نمیگذرد چون مگر «گاما» هم بخشی از ماهشهر است؟ مگر شهرک کورهها و زنجیر بخشی از ماهشهر حساب میشوند؟
در زوبین سی و هفتم چهارمین داستان از مجموعهی نیزار جراحی را میخوانیم. این داستان عواقب کشتار را پی میگیرد تا درون خانوادهها. از شیوهی عزاداری زن عرب آغاز میکند که آرام آرام در قامت «اُمِ علا» جان میگیرد و در سرتاسر داستان مویه میکند
زوبین سی و ششم در جنوب میگذرد، در صحنهی قیام. «فرصت لغزان انقلاب» داستان تردید است، داستان طبقهی مرددی که سوژههای قیام را نمیشناسد، تا مرفق آلودهی نظم طبقاتی مستقر و گفتار حاکم است
در زوبین سی و پنجم داستان کوتاه دیگری را میخوانیم از مجموعهداستان نیزار جراحی، مجموعهداستانی که به مرور در منجنیق منتشر خواهد شد. داستان دوم در کارخانه میگذرد، در صحن تحقیر و بهرهکشی، در درون آتش و گرما و شرجی، در میان دود و تریاک و لوله
زوبین سی و چهارم داستان کوتاهی است از آبان، از خیابانهای آبان و مردم آبان. مجموعهداستان نیزار جراحی که داستانهای آن را به مرور در منجنیق خواهید خواند یکی از طلیعههای بازگشت ادبیات پرولتری است، هنوز در ابتدای راه، هنوز کورمال کورمال
در زوبین سی و سوم مونولوگی را خواهید خواند از فرانکا رامه و داریو فو. مونولوگ مادری که فرزندش به اتهام شرکت در مبارزهی مسلحانه در زندان به سر میبرد. شرح شناخت مادر از فرزندش و نیز از مبارزهی مسلحانه که در طول مونولوگی دراماتیک شکل میگیرد
زوبین سی و دوم شعر بلندی است از علیرضا عسگری در ستایش روزهای بزرگ هفتتپهی نود و هفت. درست همین روزها که «خودشان به خودشان/ و گرگ با گرگ/ دارند خون هم را شکم میدرند» باید هفتتپه را، باید صدای اسماعیل بخشی را به یاد آورد
زوبین سی و یکم شعری است از رضا بهادر، روایتی از انسان آبان ماه و برخوردهای نزدیک از نوع دوم و سوم. شعری برای احضار هر نبردی که پشت سر گذاشتهییم و هر پیکاری که پیشِ رو داریم. شعری که بیتفاوت نیست، رزمنده است و در شعر نیز رزمنده است
در زوبین سیام سه داستان کوتاه از آریا فرهنگ را خواهید خواند به نامهای «پایان»، «غریبه» و «ملاقات در نیمهشب». حکایت انسانهای تنها مانده، انسانهایی که در داستان «غریبه» ابژههای مناسب لذت برای توریستهای غربی شدهاند
هرگونه استفادهی غیرانحصاری از انتشارات «منجنیق»، حتا بدون ذکر منبع، آزاد است