از مجموعهداستان نیزار جراحی
زوبین سی و هشتم باز در ماهشهر میگذرد و نمیگذرد، در ماهشهر میگذرد چون به حواشی آن بازمیگردد و در ماهشهر نمیگذرد چون مگر «گاما» هم بخشی از ماهشهر است؟ مگر شهرک کورهها و زنجیر بخشی از ماهشهر حساب میشوند؟ زوبین سی و هشتم در «گاما» میگذرد، از «گاما» میگذرد، جایی در حاشیهی ماهشهر که از ماهشهر حذف شده است، با تمامی ساکنانش و در جوار غولهای پتروشیمی که بخار و اسید و نمک بر سر مردم گاما آوار میکنند. جایی که جیوه به خاک نشت میکند و آبهای زیرِ زمین را حتا آلوده است. زوبین سی و هشتم از مردمانی میگوید که پیش از گلولهها کشته شده بودند بارها و گلولهها تنها کار را تمام کرد یا میکند. از بدنهایی که با هر چیزی که دارند جاده را میبندند و این تنها زمانی است که به چشم میآیند در پرتو گلوله و آتش. زوبین سی و هشتم از آتش میگذرد.