فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و هفتم. چگونه «سوریه‌ای» نشویم؟

در دویست و شصت و هفتمین فلاخن به این می‌پردازیم که چگونه «سوریه‌ای» نشویم اما پیش‌تر از آن به این می‌پردازیم که اساسن «سوریه‌ای» نشدن از منظر چپ انقلابی چه معنایی دارد

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و ششم. درباره‌ی مفهوم‌پردازی جنسیت در تاریخ

در فلاخن دویست و شصت و ششم متنی را می‌خوانیم در مورد درهم‌تنیدگی جنسیت با پدیده‌های اجتماعی و تاریخی که توسط «کمیته‌ی کوئیرهای کمونیست» ترجمه شده است

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و پنجم. کمیته‌ها چه بودند؟ چه شدند؟ و چه می‌توانستند باشند؟

در دویست و شصت و پنجمین فلاخن در مورد کمیته‌های انقلابی‌ای می‌خوانیم که در جریان قیام ژینا شکل گرفتند. از این‌که چه بودند؟ چه شدند؟ چه می‌توانستند باشند؟

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و چهارم. آموزش عالی تحت کنترل شرکت‌های خصوصی

در فلاخن دویست و شصت و چهارم از جنبش دانشجویی در فرانسه‌ی معاصر می‌خوانیم و توامان از تهاجم نئولیبرالی و نظام‌مند دولت‌های پیاپی این کشور به نهاد آموزش عالی

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و سوم. علیه تجارت آزاد نئولیبرالی با نام کوئیر

در دویست و شصت و سومین فلاخن رفقای «کمیته‌ی کوئیرهای کمونیست» جمع‌بندی خودشان را از بازخوردها و انتقادات به مانیفست شماره‌ی ۱ این کمیته ارائه می‌دهند

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و دوم. به سمت سازماندهی زنان* معلم در شرایط سرکوب

در فلاخن دویست و شصت و دوم متن اعلام موجودیت هسته‌ی یسنا و پیوستن آن به کمیته‌ی غیبی نسوان را می‌خوانیم، هسته‌ای متشکل از زنان* معلم

فلاخن شماره‌ی دویست و شصت و یکم. یک جمع‌بندی پرولتری از قیام ژینا

در دویست و شصت و یکمین فلاخن بر مبنای سمت‌گیری پرولتری جمع‌بندی‌ای از قیام ژینا، آنچه در آن گذشت و آنچه از آن بر جای ماند ارائه می‌کنیم.

فلاخن شماره‌ی دویست و شصتم. در باب مناقشه‌ی تضاد اصلی/فرعی و مسئله‌ی استراتژی انقلابی

در فلاخن دویست و شصتم از مسئله‌ی تضاد اصلی/فرعی می‌خوانیم و از نسبت آن با استراتژی انقلابی، از این‌که آیا اساسن تضاد اصلی‌ای وجود دارد؟

فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و نهم. ما هستیم اینجا

در دویست و پنجاه و نهمین فلاخن اولین شماره از مانیفست کمیته‌ی کوئیرهای کمونیست را می‌خوانیم، کمیته‌ای که بنا به تصریح متن توسط «جمعی از کوئیرهای داخل و خارج از ایران» تشکیل شده تا «خطوط اتصالی بین بدن‌هایی که از هم دور افتاده‌اند» برقرار کند

فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و هشتم. ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»

در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم از منظر منطق موجود در متن «استبداد بی‌ساختاری» جو فریمن تلاش می‌کنیم نگاهی به خود آن متن بیندازیم