در فلاخن سی و ششم نویسنده نشان میدهد چگونه سکسیسم و سرمایهداری در جهان معاصر در هم تنیده شدهاند و چگونه به هم خدمت میکنند. با این حال مکانیسم این درهمتنیدهگی بسیار پیچیدهتر شده است
در سی و پنجمین فلاخن مهران جنگلیمقدم از «مولنبک» مینویسد، همان محلهی «تروریستپرور»ی که به دلیل حوادث پاریس و بروکسل بارها نام آن را شنیدهییم
در فلاخن سی و چهارم میک آرمسترانگ به چیزی میپردازد که آن را «تسلیم خفتبار رهبری سیریزا در برابر دستور کار ریاضتی یونان و طبقهی حاکم گستردهتر اروپا» میخواند و واکنشهای چپ بینالمللی را در این مورد بررسی کرده است
در سی و سومین فلاخن از انتخاباتی که گذشت مینویسیم و از انتخاباتی که در راه است. توضیح میدهیم که چرا سکوت کردیم، سیمای راستین نبردی را که جریان دارد ترسیم میکنیم، از ایدهی امنیت مینویسیم و کسانی که به آن وفادارند
در فلاخن سی و دوم کمیتهی مخفیِ انقلابی بومیان ارتش زاپاتیستی آزادیبخش ملی، از کوههای جنوب شرقی مکزیک، از روستاهای ایالتی در محاصره، از زبان و با زبان مردمی حرف میزنند که میشود آنها را نشان داد، آنها را دید.
در سی و یکمین فلاخن به باکور میپردازیم، آنجایی که آن را به نام کوردستان ترکیه میشناسند. از سنگرهای باکور مینویسیم و آن چیزی که در باکور جریان دارد. در فلاخن سی و یکم پشت سنگرهای باکور میایستیم
در فلاخن سیام مهران جنگلیمقدم در حاشیهی حوادث شب سال نوی میلادی در کلن از برآمد گفتاری علیه پناهجویان و پناهندهها مینویسد که هیچ نام دیگری ندارد غیر از «فاشیسم». او از اقتصاد سیاسی فاشیسم مینویسد
در بیست و نهمین فلاخن آلن بدیو توضیح میدهد که از منظر او چپ چهگونه باید با اسلامهراسی و راسیسم روبهرو شود و از راسیسم در فرانسه و آمریکا سخن میگوید. او همچنین از اهمیت فلسفه برای انقلابیون حرف میزند و از کمونیسم
در فلاخن بیست و هشتم نویسندگان در مورد تاریخ انکشاف سرمایهداری در ترکیه مینویسند، برای این اما از عثمانی آغاز میکنند تا به ترکیهی امروز برسند
در بیست و هفتمین فلاخن علی سلطانی و مینا خانی از آمارهایی مینویسند که وجود دارند اما کسی آنها را تیتر اصلی رسانهها نمیکند. از آن تیتر هیجانزدهی «پذیرش هشتصد هزار پناهجو در آلمان» مینویسند
هرگونه استفادهی غیرانحصاری از انتشارات «منجنیق»، حتا بدون ذکر منبع، آزاد است