در دویست و هفتاد و هفتمین فلاخن ترجمهی متنی را میخوانیم که در آن تلاش شده میراث فریدریش انگلس برای مبارزهی فمینیستی در زمانهی ما مورد بازخوانی قرار بگیرد. اینکه آیا انگلس چنانکه برخی از گرایشهای مارکسیست-فمینیست اعتقاد دارند، مسئول برداشتهای نادرست از نظریات مارکس در مورد ارتباط میان سرمایهداری و پدرسالاری است یا اینکه از قضا نظریات او در تداوم و بسط نظریات مارکس قرار دارد. گذشته از این، آیا میراث نظری انگلس در حوزهی ستم بر زنان، بازتولید اجتماعی و تقسیم کار جنسیتی امروز میتواند برای مبارزان فمینیست و کمونیست اهمیتی داشته باشد؟ در فلاخن دویست و هفتاد و هفتم نویسنده به بررسی مهمترین اثر انگلس در این زمینه، یعنی کتاب «منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» میپردازد و توامان به نقاط درخشان آن، نابسندگیهای ناگزیر و برخی اشتباهات این کتاب اشاره میکند. بر همین زمینه به این میپردازد که انگلس در این کتاب و برخی آثار دیگرش در مورد جنسیت و شیوههای تولید، انواع خانواده و شیوههای معیشت، رابطهی دولت و خانواده، سرکوب در خانوادهی بورژوایی، نقشهای جنسیتی در خانوادهی کارگری، بازتولید اجتماعی، کار مزدی زنان و مراقبت خصوصی چه نظراتی دارد، از چه منابعی استفاده کرده و اهمیت این نظریات برای مبارزهای در اکنون چه میتواند باشد. دویست و هفتاد و هفتمین فلاخن ترجمهی متنی است که خواندن آن برای مارکسیستها و فمینیستها میتواند اهمیت داشته باشد، نه برای آگاهی از نظریهای در دوران گذشته بلکه همچنین برای تدوین راهبردی رو به آینده.
فلاخن شمارهی دویست و هفتاد و هفتم را اینجا بخوانید
شهریور ۱۴۰۴ | نسخهی ورد
