در زوبین سی و سوم مونولوگی را خواهید خواند از فرانکا رامه و داریو فو. مونولوگ مادری که فرزندش به اتهام شرکت در مبارزهی مسلحانه در زندان به سر میبرد. شرح شناخت مادر از فرزندش و نیز از مبارزهی مسلحانه که در طول مونولوگی دراماتیک شکل میگیرد و قوام مییابد. مادر مانند اغلب نمایشنامههای فرانکا رامه و داریو فو برای اجرای خیابانی نوشته شده است. آن را البته میتوان در سالنهای تئاتر هم روی صحنه برد اما «مادر» مانند خود فرانکا رامه و داریو فو متعلق به «خیابان» است، به کارخانهها و روستاها و میدانهای شهر. نوشتن و اجرای «مادر» در دورانی که هر شکل از هواداری یا گرایش به مبارزان مسلح در ایتالیا یا حتا روبهرو شدن با چنین «اتهامی» با تجسس پلیسی روبهرو بوده و احیانن میتوانست عواقب قضایی نیز به همراه داشته باشد شکلی از بیانیه نیز دارد. کنش هنرمندانی که با هنر خودشان در کنار دستهای رزمنده ایستادهاند. بیهوده نیست که فرزانه ترجمهی این مونولوگ دراماتیک را تقدیم به زنانی کرده است «که آگاهی سیاسی با رنج و شکنجه برایشان دیکته شد، به مادران خاوران، به شریفه زرینی، آمنه مرادی، آمنه قادری، گوهر عشقی، مادران کشتهشدگان آبان، به بهیه نامجو».