صدای شهریور گزارش کرده است در کمتر از ۷ روز اخیر ۸ زن در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند. یک زن در شیراز، سه زن در خوی، یک زن در تهران، یک زن در مشهد، یک زن در سردشت و یک زن در اهواز. چنین است که در ایران و افغانستان، با مشروعیت یافتن کشتار زنان که از سوی حاکمان تبلیغ میشود و حاشیهی امنی که معمولن قاتلان از آن برخودار میشوند «زنکُشی» به اخباری تکرارشونده تبدیل شده است. مبارزان هستهی اخگرانِ کمیتهی غیبی نسوان در واکنش به تشدید و متوقف نشدن زنکُشی متن کوتاهی را همراه با دو پوستر آمادهی نشر کردهاند که یکی از آنها مربوط به زنکُشی است و دیگری مربوط به حق مالکیت زنان و کوئیرها بر بدن خودشان که نقض آن یکی از دلایل عمدهی زنکُشی و کوئیرکُشی است.
در متن هستهی اخگرانِ کمیتهی غیبی نسوان میخوانیم: «چه تفاوتی دارد قاتل پدر باشد یا مامور گشت ارشاد و پلیس؟
زن برای بدنش کشته میشود، فرقی نمیکند تن، «چند تار موی» ژینا باشد یا بدنی در آغوش معشوقهاش یا زنی با بار زندان پارچهایِ آبیرنگ در افغانستان.
چه تفاوتی بین قتل ژینا و رومینا وجود دارد؟
چه تفاوتی دارد زنکشی در ایران باشد یا افغانستان؟
قاتل، نه تنها پدر، برادر، شوهر، پسرعمو و معشوق، بلکه دستانی بزرگتر است. دستان حاکمیت. دستان ظلم و جور طالبانی».
مهر ۱۴۰۲
هستهی اخگران-کمیتهی غیبی نسوان