در فلاخن صد و پنجاه و نهم امین حصوری تلاش می‌کند سویه‌های ملموسی از خصلت‌های دولت در ایران را از منظر موقعیت انضمامی شیوع بیماری کرونا تحلیل کند تا سرانجام پیوندی میان این وضعیت و خصلت‌ها با مقوله‌ی سوژگی برقرار سازد. در صد و پنجاه و نهمین فلاخن از این می‌خوانیم که خصلت‌هایی نظیر فقدان تعهد به تضمین حیات شهروندان، ناکارآمدی ساختاری دولت، نظام تبعیض، نظامی‌گری و امنیتی‌سازی در مواجهه با بحران، تداوم چرخه‌ی حذف و سرکوب، تقدم معادلات بین‌المللی، شالوده‌ی مذهبی ایدئولوژی دولت و ایجاد بحران علیه بحران چگونه ساختمان دولت مستقر را ایجاد می‌کنند، کدام نشانه‌ها در شرایط شیوع بیماری کرونا وجود آنها را اثبات می‌کند و اثرگذاری و نتایج این خصلت‌ها بر زندگی مردم و به ویژه فرودستان در چنین شرایطی چگونه است. در این فلاخن هم‌چنین از لزوم همبستگی برای شکل گرفتن سوژگی جمعی می‌خوانیم اما نه همبستگی حول «هویت ملی» و دیدگاه‌های ناسیونالیستی بلکه همبستگی کسانی که حیات فردی و جمعی‌شان در اثر تداومِ شرایط عینیِ موجود در معرض خطر است و اینک بیش از همیشه به پشتیبانیِ یکدیگر نیاز دارند، همبستگی بر اساس ارزش‌های عامِ انسانی با کسانی که بنا به ساختارهای ستم‌گرانه و شرایط تحمیلیِ موجود فاقد امکاناتِ حداقلی برای محافظت از خویش‌اند، و برای شناسایی سوژه‌ی این همبستگی از طبقه‌ی کارگر و بسط مفهومی آن خواهیم خواند و نیز از ترکیبی و چندگانه‌بودنِ سوژه‌گی یا بالقوه‌گی‌های سوژه‌گی در برابر سازوکارهای چندگانه‌ی ستم و عمل و تاثیرات درهم‌تنیده‌ی آنها. از این‌که هرچه دولت و سرمایه‌داری به بیرون‌گذاری و «طرد و حذفِ» بخش‌هایی از جامعه و نیز ایجاد شکاف‌ها و واگرایی‌های درونی در توده‌ی ستم‌دیدگان گرایش دارند، سیاست رادیکال و انقلابی باید به‌میانجیِ بازشناسیِ رنج و ستم، بر پایه‌ی اصل «شمولیت» بنا شود. در فلاخن صد و پنجاه و نهم از لزوم شکل‌گیری سوژه‌گی جمعی‌ای می‌خوانیم که باید فرآیند پرورش آن در مسیری انجام گیرد که بین تلاش‌ها و مبارزاتِ دیروز و امروز پیوندی سازنده برقرار شود تا موازنه‌ی قوای شکننده‌ی بین جامعه و دولت، به نفع جامعه تغییر یابد. در فلاخن صد و پنجاه و نهم از درون روزهای سخت و دشوار شیوع کرونا لزوم تدارک فردایی را گوشزد می‌کنیم که در راه است.

فلاخن صد و پنجاه و نهم را اینجا بخوانید

falakhan159