در فلاخن دویست و سیزدهم به محتوا، مضمون و اهداف پیام اخیر رضا پهلوی پرداختهایم و نشان دادهایم این پیام نه تنها به دنبال راهی عملی برای مبارزه با جمهوری اسلامی نیست، بلکه در جهت تامین منافع طیف مشخصی از اپوزیسیون راست بخشی از مبارزات واقعی را نیز نادیده میگیرد. در این فلاخن نقش آموزههای خمینی را بر جقهی سلطانی پی میگیریم و از «خدعه»ای میگوییم که در اقدامات اخیر پهلوی و هوادارانش تعبیه شده، از معنای طرح «ساز و کار هماهنگکنندهی اعتراضها و فراخوانها» میخوانیم و اینکه این «طرح عملی» علیه چه چیزی و برای چه چیزی طراحی شده است، از مخاطبانی میگوییم که پهلوی آنها را از میان «مردم ایران» دستچین کرده و بهطور مشخص مورد خطاب قرار میدهد و مخاطبان واقعی پیام رضا پهلوی را در بیرون از مرزهای «مردم ایران» جستجو میکنیم. در دویست و سیزدهمین فلاخن از معنا و حد و حدود اتحاد در دستگاه رضا پهلوی میخوانیم، روشن میکنیم از کدام مردم حرف میزند و از «اتحاد ملی»ای میخوانیم که ادعا میشود موجبات آیندهای را فراهم خواهد کرد که همه در آن ذینفع باشند. نشان خواهیم داد چرا چنین آیندهای ناممکن است، چرا رضا پهلوی منافعی را نمایندگی میکند که لزومن به تضییع حقوق بخش بزرگی از جامعهی ایران منجر میشود، از دلایل سکوت پهلوی و مشاورانش در مورد محتوای واقعی سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی پرده برمیداریم و نشان خواهیم داد این گزاره که در هر صورت وضع برای هیچکس از امروز بدتر نخواهد شد تا چه اندازه بیبنیاد است. در فلاخن دویست و سیزدهم به مدعای «آزادی» وعدهدادهشده از سوی رضا پهلوی میپردازیم، نشان میدهیم حتا در همین نشست خبری برای ابلاغ پیام هم آشکار است با چه جنسی از آزادی روبهروییم و از زبان مشاوران و یاران نزدیک پهلوی میخوانیم که راهحل آنها برای «حفظ مملکت» کشتار و زندان و شکنجه است و این را بدون پردهپوشی به زبان میآورند. نشان میدهیم «همه با هم» شکلگرفته حول پهلوی بسیار فاجعهآمیزتر از «همه با هم» دوران انقلاب پنجاه و هفت است، از اتحاد برای کنترل اوضاع میگوییم، از وحدت استراتژیک اصلاحطلبان با هواداران جمهوریخواه و سلطنتطلب رضا پهلوی، از اینکه شکاف اصلی میان «جمهوری» و «سلطنت» نیست و نشان میدهیم «انتخابات آزاد» چه نقش استراتژیکی برای تداوم دستگاه ستم در روزهای بعد از جمهوری اسلامی ایفا خواهد کرد. و سرانجام از این مینویسیم که چپ انقلابی باید به کدام جهت چشم بدوزد، چه وظایفی بر دوش دارد و نبرد اصلی در کجا اتفاق خواهد افتاد، به آنجایی اشاره میکنیم که «مردم» در نهادهای برآمده از انقلاب سرنوشت خودشان را به دست خواهند گرفت و حکمرانیای که ضرورتن با سرکوب این نهادها میتواند تاسیس شود.
فلاخن دویست و سیزدهم را اینجا بخوانید