در فلاخن سی و دوم کمیته‌ی مخفیِ انقلابی بومیان ارتش زاپاتیستی آزادی‌بخش ملی، از کوه‌های جنوب شرقی مکزیک، از روستاهای ایالتی در محاصره، از زبان و با زبان مردمی حرف می‌زنند که می‌شود آنها را نشان داد، آنها را دید. مردمی که در رقابت‌های احزاب سیاسی بر سر کرسی‌های پارلمان و در صندوق‌های رای سوژه‌گی خودشان را به هیچ نجات‌دهنده‌یی اهدا نمی‌کنند. مردمی که با اتکا به یک انضباط سازماندهی‌شده، خودشان در سرنوشت خودشان مداخله می‌کنند. در جهانی که همه‌ی بلندگوها می‌خواهند ما باور کنیم امیدی نیست، در جهانی که سخنگویان سلحشور صنعت بنفش در حالی که تمام توان مردم را به حاکم واگذار می‌کنند با وقاحت تمام از «قاتلین امید» حرف می‌زنند، از امیدی که خودشان پیشاپیش با اعلام انسداد هر شکلی از مداخله غیر از شرکت در انتخابات آن را ذبح کرده‌اند. در سی و دومین فلاخن صدایی از کوه‌های جنوب شرقی مکزیک خطاب به خودمان را می‌شنویم، خطاب به همه‌گان: هیچ‌کس قرار نیست نجاتمان دهد.

فلاخن سی و دوم را اینجا بخوانید

falakhan32