نام آلبوم: سلفی با مرگ
عکاس: حامد ابراهیمینژاد
سوریه فرو ریخته است، زیر آوار مدرنترین سلاحهای جنگی که به واسطهی دوری ونزدیکی هر یک از گروهها به قدرتهای بینالمللی و منطقهای، در اختیار آنان قرار گرفته، سوریه به ویرانهای بزرگ تبدیل شده است. تصاویر وحشتناک از ویرانی و آوارگی میلیونها انسان که حال به سوژهی رسانهها، سیاستمدارهای نشسته بر سر میز تقسیم غنائم و سازمانهای حقوق بشری تبدیل شدهاند. نکبت جنگ در خاورِ ملتهب همچنان ادامه دارد و جهان نیز مسخ تماشای ویرانی و آوارگی مردمانی است که در میدان قدرتنمایی زورمندان جان میدهند.
از تهران تا قلب اروپا هر روز و هر ساعت خبر و عکس تازهای از ویرانی و مرگ و آوارگی سوریه منتشر میشود، دیوارهای شهر مزین میشوند به قابهای به جای مانده از بارش جدیدترین سلاحهای کمپانیهای بزرگ تولید اسلحه که به واسطهی جنگ در سوریه و وحشت برآمده از دولت اسلامی (داعش) روز به روز سودی بیشتر به جیب میزنند. تفاوتی ندارد در تهران که حکومت در جبههی بشار اسد ایستاده و فرودستترین مردمان را به دیوار گوشتی حافظ حکومت بشار تبدیل میکند تا برلین، پایتخت آلمان که حالا به سومین صادرکنندهی اسلحه تبدیل شده. تصاویر و عکسهای به ثبت رسیده از ویرانی دمشق، حلب، کوبانی و دیگر شهرهای سوریه به بخشی از نمای شهری و جاذبههای توریستی تبدیل شده است.
نکبت جنگ، وحشت داعش و استبداد اسد اگر مردمان آن سر زمین را بیخانمان و به پناهجویانی آواره تبدیل کرده، برای «شهروندان» و «توریستها» در تهران، برلین و بسیاری دیگر از نقاط جهان صحنههای تماشایی و جذابی است که میتوان روبروی آنها ایستاد، خندید و زل زد به دوربینی که قرار است یک عکس سلفی برای نمایش در یکی از چند شبکهی مجازی ثبت کند، چشمهای بسته و وجدان خفتهی جهانی را به نمایش بگذارد که مرگ و آوارگی مردمان، دیگر برایش اثری است زیباشناسانه.
جهان، چنین وحشتناک و دریده از نسلکشی در آفریقا، حملهی نظامی به عراق و افغانستان، توحش ارتش آمریکا در ویتنام و بمبهای اتمی و شیمیایی در هیروشیما و حلبچه و اشغالگری سرزمین فلسطین کسب و کار راه میاندازد، چهرهی شهر را مزین میکند و در نهایت موزهای برای جذب توریست و درآمدی بیشتر و بایگانی رنجهایی که جنگطلبان و سیاستمداران شریک کمپانیهای اسلحه و نفت آفریدهاند، خلق میکند.
جهان چشمهایش را بسته است، و فاجعه کالایی شده که حالا خریداران پُر شمار دارد و دیوار شهرها و فروشگاهها را تسخیر کرده است. ابزاری تازه برای لذت و وقتگذرانیِ مسخشدگانِ جهانی که وجدان انسانها را میکشد و دعوتشان میکند به تماشای آنچه که خلق کرده است با چشمهایی بسته. سلفیبگیرهایِ حرفهایای که چون فاجعه هنوز به جایی که آنها زندگی میکنند نرسیده خوشحالند و به ویرانی به جای مانده از جنگ و آوارگی فراریان از توحش جهان جدید میخندند.
چندی پیش بود که سلفیهای ایرانیها با ویرانههای سوریه منتشر شد و حیرت همهگان را نسبت به این حجم وقاحت برانگیخت، حالا در برلین سلفی با ویرانههای حلبی گرفتهاند که روی باقیماندهی دیوار برلین نقاشی شده است. همبستگی با «قربانی» روی توریستیترین مکان برلین. بله! در تهران، در برلین، و شاید آمستردام، نیویورک، لندن و مسکو مدافعان عمق استراتژیک، امنیت ملی و دولت مقتدر با تصاویر حلب، دمشق و کوبانی خندان سلفی میگیرند و سر تعظیم به درگاه حاکمانشان فرو میآورند که با ساختن حمام خون در سوریه امنیت آنان را تامین کردهاند.