در پنجاه و هفتمین فلاخن ابتدا مریم حنیفی گزارش کوتاهی از شورشهای نان در دولت علیاکبر هاشمی رفسنجانی مینویسد و ربط شورش مردمِ تهیدست و حاشیهنشین را به سیاستهای اقتصادی دولت رفسنجانی روشن میکند. سپس حمید مافی در مطلبی با عنوان «پدرِ بزرگوار تعدیل و اعتدال» از افسانهی «توسعهی اقتصادی» در عصر «سازندگی» مینویسد و نشان میدهد کدام سیاستهای اقتصادی چه تاثیری در زندگی مردم گذاشت و کادرهای اقتصادی جمهوری اسلامی چگونه در حلقهی نیاوران تربیت شدند، کادرهایی که در دولت تعدیل تربیت شدند تا سالها بعد در دولت اعتدال زمام امور را به دست بگیرند. او سپس از فرصتی که تعدیل اقتصادی در اختیار رانتخواران قرار داد مینویسد و اینکه چگونه فلاکت را به فرودستان تحمیل کرد. بعد از آن مهران جنگلیمقدم از «پیروزی نئولیبرالیسم بدون کودتا» مینویسد. او تاریخ به روایت هواداران رفسنجانی را با تاریخ به روایت هواداران سلطنت پهلوی مقایسه میکند و نشان میدهد کدام بلوک طبقاتی و برای چه هاشمی رفسنجانی را بعد از مرگ غسل تعمید میدهد. او در ضمن نشان میدهد تمامی مخالفین تطهیر رفسنجانی در یک جبهه قرار ندارند و از قضا برخی از این مخالفان به لحاظ منطقی به همان بلوکی تعلق دارند که تطهیرکنندگان رفسنجانی. در فلاخن پنجاه و هفتم از میراث هاشمی رفسنجانی میخوانید، میراثی که دوباره و در آینده به آن خواهیم پرداخت چون در فلاکت امروز رد آن گذشتهی شوم آشکار است، حتا اگر با تردستی انکار شود.