در پنجاه و نهمین فلاخن امین حصوری به تحلیل فضای پس از مرگ هاشمی رفسنجانی و دلایل غالب شدن صدای توجیهگران او میپردازد. او ربط این فضا را به شکست جنبشهای مردمی پیشین و ناپدید شدن امکان رهایی و ناممکن به نظر رسیدن مقاومت جمعی میشکافد و نشان میدهد که چگونه شکستخوردگان در برابر قدرتی «واقعی» تسلیم شدند و رفسنجانی را تبرک کردند. در فلاخن پنجاه و نهم در این مورد میخوانیم که چگونه حتا آن بخشی از طبقهی متوسط که چشمانداز اقتصادی ایمن و باثباتی در مقابل خود نمیبینند به سمت پذیرش گفتار اصلاحطلبان گرایش پیدا میکنند و چگونه طیفی از چپ که در قامت مدافع پتانسیلهای تحولطلبی در این طبقه ظهور کردهاند با نادیده گرفتن تاثیرات روندهای هژمونیک در سمتگیری این طبقه، در نهایت ناخواسته به خصلت ضدانقلابی برآیند این طبقه در وضعیت کنونی صحه میگذارند. در پنجاه و نهمین فلاخن از شالودههای تداوم قدرت سیاسی در حکومت ایران میخوانیم و از اینکه بر خلاف روایت غالب این هاشمی رفسنجانی نبود که به مرور به اصلاحطلبانِ تحولخواه نزدیک شد بلکه این اصلاحطلبان تحولخواه بودند که در نهایت به هاشمی رفسنجانی نزدیک شدند.