در این ویدئو با «رودی دوچکه» به راههای مبارزه با رشد فاشیسم میاندیشیم، با دوچکه به کسانی بازمیگردیم که برای مداخله در سرنوشت خودشان منتظر «اجازه» و «فرصت» نماندند، به کسانی که درست در زمانی که آلمان غربی مسیر «توسعه» و «پیشرفت» را طی میکرد و هر راهی برای خروج از وضعیت مسدود به نظر میرسید، به جای خواندن آیههای فیلسوفانه در باب «انسداد سیاسی» سلولهای مقاومت مردمی را در دل دانشگاهها و کارخانهها سازمان دادند و سپس آن را به سرتاسر یک جامعه گستراندند و بندها و پیوندها را ساختند. به کسانی که سویههای رهاییبخش «استیصال» را یافتند و راههای رهایی خودشان و همهگان را بر روی آن بنا کردند. چنین بود که تاریخ به پیش از آنان و پس از آنان تقسیم شد، گسستی چنان عمیق که معنای هر چیزی را در گذشته و آینده تغییر داد. با دوچکه به اگرهای او بازمیگردیم که گفته بود اگر در ۱۹۷۰ وضع همین باشد که آن روز بوده است، دست به اسلحه خواهند برد، و دست به اسلحه بردند تا مسئلهی اصلی را به متن جامعه بازگرداندند: نظمِ موجودِ مستقر را باید سرنگون کرد! آنها تنها راه گذر از وضعیت را صندوقهای رای نمیدانستند، آنها همچنین نمیخواستند با تحریم صندوقهای رای مشروعیت آماری نظم مستقر را مختل کنند، آنها کارهای مهمتری داشتند و انتخابات را به همان چیزی بازگرداندند که بود، شکلی از تقسیم قدرت در میان حاکمان. آنها تنها زمانی در وضعیت ادغام شدند، تنها زمانی بخشی از وضعیت شدند که قاعدهی بازی را پذیرفتند، پذیرفتند که تنها امکان موجود صندوقهای رای است، پذیرفتند که باید روزنهها را باز نگاه داشت، پذیرفتند تنها «سیاست» موجود شرکت در «سیاست» بالاییهاست. با این ویدئو به آرمانهای رودی دوچکه بازمیگردیم، به آن ارادهی جمعی منظمِ متشکل برای تغییر وضعیت و به کسانی میاندیشیم که امکان مبارزه و مقاومت را انکار میکنند، امکان تشکل و سازمان را انکار میکنند، امکان سیاست و دخالت را انکار میکنند و تنها هر چهار سال یک بار ظهور میکنند و «فعالیت سیاسی» آنها با تصمیم شورای «محترم» نگهبان تمام میشود یا با برچیده شدن صندوقهای رای. ما برای آرمانی که تمام نمیشود به دوچکه بازمیگردیم.
این ویدئو بخشی است از یک مصاحبهی طولانی «گونتر گاوس» با «رودی دوچکه» که در دسامبر ۱۹۶۷ از تلویزیون فونیکس آلمان پخش شده است. رودی دوچکه، رودی سرخ، از رهبران و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی و اتحادیهی دانشجویان سوسیالیست آلمان غربی در دههی شصت بود که در ۱۱ آوریل ۱۹۶۸ توسط یکی از هواداران حزب ناسیونالیست آلمان با سه گلوله ترور شد و هرگز تا زمان مرگ در ۱۹۷۹ در دانمارک، بهبودی و توان سابقش را بازنیافت. بنگاه مطبوعاتی دست راستی «اشپرینگر» در آمادهسازی افکار عمومی برای ترور دوچکه نقش اساسی داشت و پلیس آلمان غربی از بررسی رابطهی عامل ترور او با حزب ناسیونالیست آلمان خودداری کرد