ما سوگواریم، ما بارها سوگوار بوده ایم. مینشینیم روی زمین، مویه میکنیم، دستهایمان را توی تاریکی میکشیم روی خاک، پشته به پشته، سنگ به سنگ کشتههای ما را پنهان کردهاند، دفن کردهاند، خاک کردهاند. ما سوگوارِ خاکی هستیم که بارور نمیشود، خشمی که طغیان نمیکند، دستی که دستی را نمیگیرد، پرچمی که بر زمین میماند. و نامها را به یاد نمیآورند، و چشمها را به یاد نمیآورند، لبخندها را به یاد نمیآورند، یادها را حتا به یاد نمیآورند. ما اما لرزش آن نگاه نخستین را به یاد میآوریم، آن نگاه نخستین اولین شهید بر بلندای چوبهی اعدام، ما چوبههای اعدام را به یاد میآوریم، ما شهیدانمان را به یاد میآوریم با پیکرهای دریده شده در پهنهی نبرد، ما آن نبرد مقدس را به یاد میآوریم، آن دستی که دستی را خواهد گرفت، آن مشتی که گره خواهد شد، آن خشمی که شعله خواهد کشید، ما امیدمان را به یاد میآوریم. و به هیچ دولت فرهمندی امید نبستهییم، ما به وزیرهای مردمیِ در خدمت فیسبوک و چانهزنیهای پشت پرده و گشودهگیهای امر فرموده امید نبستهییم، ما امید بستهییم، به کوچهها و خیابانها، به روستاهای دور و شهرستانهای فقیر، به مدرسهها و دانشگاهها، به کارخانهها، به خانهها امید بستهییم، به آنجایی که شهیدان ما هر بار از آنجا برخاستهاند، لباس رزم بر تن کردهاند و جان دادهاند. ما به رستاخیز شهیدانمان امید بستهییم
سرود «میلونگای تیرباران شده» با ترجمهی بهرام قدیمی را «پهپه گررا» سروده و اجرا کرده است. «میلونگا» نام ریتمی در موسیقی آمریکای لاتین است و این سرود، میلونگای یک تیرباران شده باید باشد، تیرباران شدهیی که نامی ندارد و هر کسی میتواند باشد. خوزه لوییس گررا خواننده، گیتاریست و آهنگساز اروگوئهیی که او را بیشتر به نام هنریاش، پهپه گررا، میشناسند هرچند از نوجوانی آواز میخواند اما در سال ۱۹۶۲ و با تشکیل گروه دو نفرهی اولیماریها (لوس اولیمارنیوس) که نامش را از رودخانهی اولیمارِ اروگوئه گرفته بود، به همراه «براولیو لوپز» به صورت جدی وارد عرصهی موسیقی شد. این گروه دو نفره در طول سالهای فعالیتاش ۴۴ آلبوم موسیقی منتشر کرده است. سالهای ابتدایی فعالیت گروه «اولیماریها» مصادف بود با سالهای اوج گرفتن جنبشهای مردمی رادیکال در آمریکای لاتین، شکلگیری جنبش مسلحانه در بسیاری از کشورهای این منطقه و کودتاهای نظامی خونینِ مورد حمایت آمریکا برای کنترل جنبشهای مردمی. گروه اولیماریها بخشی از جنبش انقلابی مردم اروگوئه بود که با سرودن و اجرای ترانهسرودهای اعتراضی در مبارزهی جاری مداخله میکرد. همین بود که بعد از کودتای نظامی «خوآن ماریا بوردابری» و آغاز سرکوب خونین و پیگیرانهی نیروهای انقلابی، فعالیت گروه اولیماریها هم ممنوع و هر دو عضو آن تحت تعقیب قرار گرفتند. گررا و لوپز که به مکزیک گریخته بودند اما مبارزه علیه حکومت نظامی مستقر در اروگوئه را ادامه دادند و در دوران زندگی در تبعید که اغلب در اسپانیا و مکزیک گذشت، به کشورهای مختلفی سفر کرده و ضمن برگزاری کنسرت، وضعیت سیاه دیکتاتوری نظامی را افشا کردند. گررا در سال ۱۹۸۴ و در هنگامهی پایان حکومت نظامی به اروگوئه بازگشت. اولین اجرای گروه اولیماریها در اروگوئه مورد استقبال وسیعی قرار گرفت و بیش از پنجاه هزار نفر در این کنسرت شرکت کردند. هرچند گروه اولیماریها در سال ۱۹۹۰ منحل شد اما پپه گررا و براولیو لوپز بارها کنسرتهای مشترک برگزار کردهاند. گررا، همچنان صدای موسیقایی جنبش مردمی رادیکال علیه سرمایهداری و نولیبرالیسم در اروگوئه به شمار میرود. ترجمهی متن این سرود پیش از این در شمارهی ۱۶ مجلهی آلترناتیو منتشر شده است