در فلاخن هشتاد و پنجم اردلان باستانی در مورد زندگی واقعی کولبران می‌نویسد. از این‌که کولبران چه کسانی هستند، چرا کولبری می‌کنند و چگونه کولبری می‌کنند. در این فلاخن از وضعیت زندگی مردم ساکن در نوار مرزی کردستان می‌خوانیم و از این‌که چه ستم مضاعفی را نه تنها نسبت به ساکنان مرکز ایران بلکه حتا نسبت به ساکنان شهرهای مرکزی کردستان متحمل می‌شوند. در فلاخن هشتاد و پنجم از نابودی کشاورزی و بحران بیکاری می‌خوانیم که چگونه کارگران ساده را به سمت کولبری می‌راند و هم‌دستی دولت و بازاریان کردستان چه نقشی در تحمیل ستم به کولبران دارد. در این فلاخن از قاچاق کالا می‌خوانیم و اخلال در اقتصاد ملی، از این‌که درست در همان زمانی که کولبران با گلوله‌ی مرزبانان سوراخ می‌شوند، دولت و تجار محلی به عنوان قاچاقچیان واقعی کالا سود کلانی به جیب می‌زنند و کشتار کولبران را مدیریت و نظاره می‌کنند. در فلاخن هشتاد و پنجم از بدن‌های زائد کولبران می‌خوانیم، آنها که در گذرگاه‌های صعب پیر می‌شوند اگر شانس داشته باشند و کشته نشده باشند.

فلاخن هشتاد و پنجم را اینجا بخوانید

falakhan85