در فلاخن هشتاد و هفتم رفیعه ذکریا در مورد سیاستزدایی از مفهوم «توانمندسازی» توسط بنگاهها و نهادهای خیریهی غربی مینویسد. از اینکه چگونه و طی چه روندی مفهوم اولیهی «توانمندسازی» که حاوی دگرگونسازی قیمومیت جنسیتی، درهمشکستن دیگر ساختارهای سرکوبگر و بسیج سیاسی زنان بود به اهدای چرخ خیاطی، مرغ و خروس و خرگوش به زنانِ تحت ستم تبدیل شده است. ذکریا در این فلاخن نشان میدهد که چگونه منطق خیریه، زنان تحت ستم را به سوژههای ساکت و منفعلی تبدیل میکند که در انتظار نجات ماندهاند و به این ترتیب به وضعیتی که ما در آن به سر میبریم پیوند میخورد، به وضعیتی که مفهوم بسیج سیاسی به اشکال مختلف از زندگی فرودستان کسر میشود و جای آن را نمودهای گوناگون کار خیریه و نیکوکاران دلسوز اشغال میکنند. در فلاخن هشتاد و هفتم آشکار میشود که چگونه کسانی که میخواهند به فرودستان کمک کنند در عمل در خدمت این قرار میگیرند که توان سیاسی آنها را نابود و فرودستان را به کسانی شایستهی «مدد» تبدیل کنند، به «مددجویان».