ترجمهی اولدوز دهقانی
با شعار «امید» آمدند و مهمترین وظیفهی تاریخی آنان کُشتن امید بود. آمدند تا نشان دهند هیچ امیدی وجود ندارد، راهی برای رستگاری نیست، فقر و فلاکت سرنوشتی محتوم است. با «تدبیر» آمدند و با شولای بنفش تا نشان دهند خیابان مرده است، دانشگاه مرده است، کارخانه مرده است. آمدند و به مدد انبوه هودارانشان «امید» را قتلعام کردند تا تنها کار ممکن شرکت در تشییع جنازهی قاتلان و شمرده شدن در صندوقهای انتخابات باشد. حالا اما فرودستان، آنها که به حاشیه رانده شده بودند، حذفشدهگان، شورشیانِ خیزش دیماه نشان دادند معنای مادی و عینی امید چیست. امیدی که ربطی به آن «امید» دولتفرمودهی دستوری ندارد. آنها که بنا بود ناامید شوند امید را به همهگان بازگرداندند: چیزی را میشود تغییر داد، میشود به شرایط موجود تن نداد. آنها نشان دادند سیاست رهاییبخش گشودن امکانهای جدیدی است که تا پیش از آن ناممکن مینمود، هرچند هواداران دولتِ بنفش سالها گفته بودند تنها سیاست واقعی آن چیزی است که «ممکن» باشد و به همین شیوه امید را کشته بودند. حالا اما هر چیزی معنای جدیدی دارد. خیزش دیماه به هر چیزی در گذشته و هر چیزی در آینده معنای جدیدی داده است. و بیش از همه به امید، به روزهایی که میشود و باید امیدوار بود.
ترانهی «ناامید نشو» را سوآوی بر اساس ترانهیی از «عایشاگول چلیک» و «لوطفو اِرول» خوانده است. سوآوی از خوانندهگان مطرح ترکیه است که بعد از سالها کار حرفهیی در عرصهی موسیقی اکنون یکی از خوانندهگان موسیقی اعتراضی در ترکیه محسوب میشود. او یکی از خوانندهگان ثابت تظاهرات اول ماه می، روز جهانی کارگر است که هر سال در یکی از شهرهای ترکیه پیش از آغاز تظاهرات برنامه اجرا میکند. در سالهای اخیر سوآوی در بیشتر کنسرتهای «گروپ یوروم»، یک گروه موسیقی چپ و انقلابی در ترکیه، حضور داشته و اجرا کرده است. او همچنین کاندیدای حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) از استانبول برای مجلس بود.