در فلاخن صد و هفتم مینا خانی اجزای مختلف نام «دختران خیابان انقلاب» را بررسی می‌کند تا معنایی را که در این نام، فراتر از نام شناسنامه‌یی این دختران وجود دارد، آشکار کند. او ابتدا به مفهوم «انقلاب» و آرمان‌های فراموش‌شده‌ی آن می‌پردازد، به مردسالاری حاکم در دوران پهلوی، به نقش زنان در مبارزات انقلابی و به درهم‌تنیدگی سرکوب انقلاب و سرکوب زنان. سپس معنای «زنان »را در جمهوری اسلامی بررسی می‌کند و تصویری که جمهوری اسلامی از زنان ساخته است، از سرگذشت بدن زنان در جمهوری اسلامی که از یک سو قابل رویت نیست و از سوی دیگر به شکل تقابلی دست‌کاری می‌شود و از ریخت می‌افتد و سرانجام به این نتیجه می‌رسد که چرا بحث در مورد حجاب اجباری تنها بحث بر سر پوشش نیست. نویسنده سپس تلاش می‌کند مسئله‌ی حجاب اجباری را از منظری طبقاتی نیز بررسی کند و نشان دهد که به چه ترتیب خواست لغو حجاب اجباری و نظایر آن که خواست تمامی زنان است با مبارزه‌ی طبقاتی پیوند می‌خورد. آنگاه به کلمه‌ی «خیابان» می‌رسد، به بحرانی که قدرت‌های مستقر با خیابان دارند و به کشمکشی که برای تحت اختیار داشتن خیابان میان مردم و حکومت در جریان است. در پایان نویسنده به ۸ مارس ۱۳۵۷ بازمی‌گردد و به شعارهای آن تظاهرات باشکوه، به پیوندی که آن تظاهرات با دختران خیابان انقلاب دارد و تداوم آن در فراخوان تجمع اعتراضی ۸ مارس در مقابل وزارت کار.

فلاخن شماره‌ی صد و هفتم را اینجا بخوانید

falakhan107