در صد و دهمین فلاخن گفتوگویی کردهییم با محمدتقی سیداحمدی، یکی از اعضای گروه احمدزاده-پویان و سپس چریکهایی فدایی خلق ایران. در روز سوم خرداد ۱۳۵۰، در خیابان نیروی هوایی تهران، ماموران حکومت شاه خانهیی را محاصره کردند که یکی از تئوریسینهای جنبش مسلحانه در آن زندگی میکرد. امیرپرویز پویان با نوشتن «ضرورت مبارزهی مسلحانه و رد تئوری بقا» نقش موثر و تعیینکنندهیی در آغاز جنبش مسلحانه در ایران داشت. او چیزی را نوشت که بسیاری به آن فکر میکردند و همین هم بود که آن جزوهی کوچک چنین طنین عظیمی داشت. در سوم خرداد ۱۳۵۰ امیرپرویز پویان به همراه رفیقِ همرزمش رحمتالله پیرونذیری ساعتها در حانهی خیابان نیروی هوایی با ماموران تا بُنِ دندان مسلحِ حکومت پهلوی جنگیدند و آنگاه که گلولههایشان به پایان رسید، آخرین گلوله را به سمت خودشان شلیک کردند تا زنده به دست دشمن نیفتند. در همین روز و به فاصلهی چند ساعت در خیابان طاووسی تهران تیم دیگری از اعضای چریکهای فدایی خلق هنگام انتقال اثاثیه به خانهی تیمیای که تازه اجاره کرده بودند با ماموران امنیتی درگیر شدند. اسکندر صادقینژاد، عضو سابق هیاتمدیرهی سندیکای کارگران فلزکار و مکانیک و عضو مرکزیت سازمان در این درگیری توانست با گشودن آتش متقابل امکانی برای فرار دو فدایی دیگر (عباس جمشیدی رودباری و احمد زیبرم) ایجاد کند و سرانجام در این نبرد به خاک افتاد. اینک در سوم خرداد، چهل و هفت سال بعد از آن روز، با محمدتقی سیداحمدی گفتوگو کردهییم، کارگر مبارزی که توسط امیرپرویز پویان با مارکسیسم، مبارزهی مسلحانه و چریکهای فدایی خلق آشنا شد و به آنها پیوست. در فلاخن صد و دهم در مورد دورانی که پویان مذهبی بود و فعالیتهای سیاسی او در مشهد حرف زدهییم و در متن زندگی سیداحمدی به همان آغاز بازگشتهییم، به روزهای ناب سازماندهی تیمهای مخفی و آن شور جمعی برای تغییر هر چیز و همهچیز، به راهی که جنبش مسلحانه گشود و تاریخی که به دو بخش تقسیم شد: پیش از آنان و بعد از آنان. در این فلاخن همچنین تصویری از امیرپرویز پویان منتشر شده است که تاکنون در جایی منتشر نشده بود.