شب و روز صدای آنها را میشنویم، شب و روز صدای آنها مخابره میشود که تنها صدای آنها را بشنویم. کارشناسان کوچک رسانههای بزرگ، اعضای دانشمند باندهای سیاه، دانشآموختگان آکادمیهای آموزش لابی و دریوزگی در برابر مدافعان حفظ نظم موجود، توجیهگران ستم و سرکوب، تضادی جعلی از یک وضعیت که برنامه به اندازهی کافی جذاب باشد. زحمتکشان اما صدای خودشان را دارند، تحلیل خودشان را دارند، حافظهی خودشان را دارند. آنچه در ذهن کارشناسان و دانشآموختگان از گذشته باقی مانده شکوه دوران گذشته و ایرانِ «تمدن بزرگ» است و آنچه در ذهن زحمتکشان باقی مانده همان صدای شورشیای است که در برابر دادگاه ایستاد، سینهاش را صاف کرد و در مقابل تمام آن دستگاه ستمگر صدای زحمتکشان شد. چنین است که چشمهای جنگلیاش از پس سالها در کلام حسن، نقاش پیری که سالها دیوارها را رنگ کرده است، کیلومترها دیوار را رنگ کرده است، به چشمهای ما خیر میشود. آری ما هم صدای خودمان را داریم که روی صدای کارشناسان کوچک رسانههای بزرگ نویز میاندازد.