در صد و سی و دومین فلاخن مینا خانی در مورد این مینویسد که چگونه در طول سالهای گذشته و همین امروز، «سیاست انکار» اصلیترین سیاست خاندان پهلوی بوده است، انکار آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و آنچه که تمایل دارند در آینده اتفاق بیفتد. او در این مطلب نشان میدهد که چگونه رسانههایی چون «من و تو» و «ایران اینترنشنال» در خدمت این سیاست قرار گرفتهاند و با تولید مستندهای متعدد، مصاحبههای اختصاصی و تحریک احساسات نوستالوژیک تلاش کردهاند واقعیت گذشته و احتمالات آینده را انکار کنند. در فلاخن صد و سی و دوم در مورد مستند «از تهران تا قاهره» میخوانیم و اینکه چگونه تصویر باژگونه و تحریفشدهیی از سلطنت پهلوی، مخالفان حکومت سلطنتی و انقلاب ۵۷ میسازد و همچنین در مورد گفتوگوی اختصاصی با رضا پهلوی در برنامهی «میدان» و کلیگوییها و شعارهای رضا پهلوی که واقعیت آن از چینش صحنه، «مهمانان» شرکتکننده، سوالهای ازپیشتعیینشده و پاسخهای کلی آشکار میشود. در فلاخن صد و سی و دوم از این میخوانیم که چگونه هدف اصلی سیاست انکار به عنوان مشی سیاسی خاندان پهلوی، انکار نیروی واقعیای است که همین امروز در حال مبارزه با انواع ستم است و علاوه بر سرکوب حکومتی باید خشونت انکار توسط خاندان پهلوی و طرفداران آنها را هم تاب بیاورد و در برابر آن مقاومت کند.