شنبه 16 مارس 2019، به پیشواز روز جهانی زندانیان سیاسی تجمعی در میدان «هرمن‌پلاتز» برلین برگزار شد که ده‌ها نفر از کشورهای مختلف در آن شرکت کردند. سازمان‌دهنده‌گان این تجمع عبارت بودند از: ریشه‌های خیابانی (کارگروه محلی مجموعه‌ی منجنیق در برلین) جمع اخبار زندانیان، سازمان انقلاب، سازمان نیروی کارگری، جمع برای یک دولت در فلسطین، کمیته‌ی دفاع از مومیا ابوجمال، کمیته‌ی همبستگی با کردستان، گروپ یوروم، بلوک آمریکای لاتین، سازمان بایکوت اسراییل، حزب مارکسیست _ لنینیست آلمان و عده‌ای از نیروهای مبارز باسک و کاتالونیا.
متن کامل بیانیه‌ی ریشه‌های خیابانی که بالاجبار برای سهولت خوانده شدن در یک تجمع ایستاده کمی در ترجمه‌ی آلمانی تلخیص شده و توسط یکی از رفقای آلمانی منجنیق در این تجمع خوانده شد به شرح زیر است:

دفاع از زندانی سیاسی دفاع از آرمان اوست

هیچ آمار دقیقی از تعداد زندانیان سیاسی‌ای که اکنون در زندان‌های ایران به سر می‌برند در دست نیست. ما تنها نام برخی چهره‌های شاخص را می‌دانیم که در ماه‌های اخیر زندانی شده‌اند. دلیل گمنامی تعداد زیادی از زندانیان سیاسی البته به شاخصه‌ی اصلی کسانی بازمی‌گردد که در ژانویه‌ی 2018 در بیش از 80 شهر ایران به خیابان آمدند تا نسبت به گسترش فقر و فلاکت و سیاست‌های اقتصادی حکومت ایران که موجب افزایش تبعیض طبقاتی شده است، اعتراض کنند. اغلب آنان از کسانی بودند که در حاشیه‌ای‌ترین مناطق مسکونی شهرها و در شهرهای کوچک زندگی می‌کردند و به لحاظ طبقاتی به فرودست‌ترین بخش‌های جامعه تعلق داشتند.
عدم دسترسی متقابل آنان و بنگاه‌های خبری و مجامع حقوق بشری به همدیگر و نیز سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی حکومت ایران و نهادهای امنیتی آن در جلوگیری از انتشار اخبار از طریق تهدید مداوم خانواده‌ها موجب شده است آمار دقیقی از کسانی که در پی خیزش ژانویه‌ی 2018 زندانی یا کشته شدند، در دست نباشد. تاکنون تنها نام نزدیک به بیست و پنج نفر از کسانی که در جریان خیزش با شلیک گلوله‌ی مستقیم و نام بیش از ده نفر که در روزهای پس از خیزش در زندان و تحت شرایط نامعلوم کشته شده‌اند، به دست آمده است.
بعد از خیزش دی‌ماه که محتوا و یکی از اصلی‌ترین شعارهای آن اعلام پایان دوران سیاست انتخاباتیِ معطوف به رقابت میان جناح‌های گوناگون حاکمیت ایران بود، شدت برخورد حکومت ایران با فعالان شناخته‌شده در بخش‌های دیگر، به ویژه در بخش‌هایی که به محتوای طبقاتی خیزش ژانویه‌ی 2018 مربوط بوده‌اند، افزایش یافته است.
از جمله برای سرکوب اعتصاب چند ماهه‌ی کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه و فولاد اهواز، که هر دو در جنوب ایران قرار دارند، نه تنها شاخص‌ترین کارگران سازمان‌دهنده‌ی اعتصابات را به بند کشیدند، بلکه تعدادی از جوانان و دانشجویانی که از اعتصاب کارگران حمایت کرده و در تلاش بودند در مورد اعتصاب آنها اطلاع‌رسانی کنند را بازداشت کردند، بازداشتی که در مورد برخی از آنان تاکنون ادامه داشته است و هیچ اخبار موثقی از شرایط بازجویی آنان در دست نیست.
هم‌چنین صدور حکم زندان طویل‌المدت برای محمد حبیبی، از رهبران تشکل‌های صنفی معلمان و بازداشت‌های مکرر و تهدیدهای مداوم معلمان مبارز پاسخ حکومت ایران به اعتصاب‌های دنباله‌دار معلمان بوده است. بر اساس اخبار منتشرشده در پی چندین‌بار اعتصاب رانندگان کامیون در ایران تعدادی از نیروهای سازمان‌دهنده‌ی مبارزات آنان بازداشت شدند و مقامات قضایی بلندپایه‌ی حکومت ایران اعلام کردند اتهاماتی متوجه آنان است که می‌تواند به صدور حکم اعدام ختم شود. از تعداد رانندگان بازداشتی و وضعیت آنان هیچ اطلاعی در دست نیست. هم‌چنین در سال گذشته برای بسیاری از دانشجویان فعال در شوراهای صنفی و جمع‌های دانشجویی که در جریان خیزش ژانویه‌ی 2018 بازداشت شدند احکام سنگین زندان صادر شده است. حکومت ایران پیش‌تر اعلام کرده بود بازداشت بیش از 200 دانشجو در ژانویه‌ی 2018 تنها به این دلیل بوده است که از حضور آنان در مبارزات خیابانی جلوگیری شود.
سال گذشته در ایران شاهد سرکوب خونین اقلیت مذهبی دراویشی بودیم که باورهای مذهبی‌ای خارج از مذهب رسمی شیعه در ایران دارند و از میان آنان به غیر از یکی از دراویش که به اتهام بی‌اساس قتل اعدام شد، سنگین‌ترین احکام برای دراویشی صادر شده است که در شوراهای صنفی دانشجویی نیز فعال و پیش از این در ژانویه‌ی 2018 هم بازداشت شده بودند. هم‌چنین زنانی که بعد از سال‌ها، به مناسبت 8 مارس در مقابل وزارت کار و در دفاع از زنان کارگر تجمع کرده بودند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و برای مدت کوتاهی بازداشت شدند. دادگاه‌های ایران برای برخی از زنانی که در اعتراض به حجاب اجباری در مجامع عمومی کشف حجاب کرده بودند، احکام سنگین قضایی صادر کرده است. علاوه بر این در سال گذشته برخی افرادی که در سازماندهی فرودستان و طبقه‌ی کارگر نقش موثری داشته‌اند توسط باندهای سیاه وابسته به حکومت ایران، ترور و کشته شده‌اند.
سرکوب و زندان و شکنجه در ایران موضوع تازه‌ای نیست. بعد از سرنگونی حکومت شاه و استقرار جمهوری اسلامی در ایران هزاران نفر از نیروهای کمونیست، چپ و مترقی که نقش اساسی در انقلاب ایران داشتند به جوخه‌ی اعدام سپرده شدند. با این وجود بعد از ژانویه‌ی 2018 بخش‌های جدیدی از جامعه مورد سرکوب قرار گرفته‌اند که ماهیت اصلی کشمکش موجود در ایران را آشکار می‌کند. حکومت ایران در هم‌دستی با سرمایه‌داری وابسته یا مستقل از حکومت، در کنار لغو بسیاری از بندهای قانون کار، خصوصی‌سازی امکانات عمومی، حذف سوبسیدها و تامین اجتماعی اندکی که در ایران موجود بوده است، اخراج وسیع کارگران از محل کار و موارد دیگری که اغلب آنان سیاست‌های مورد تائید و حمایت نهادهای بین‌المللی‌ای نظیر صندوق بین‌المللی پول، سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی بوده‌اند، اعتراض فرودستان و طبقه‌ی کارگر به فقر و فلاکت را به خشن‌ترین شیوه‌های ممکن پاسخ می‌دهد.
برای ما که اکنون در کنار یارانمان از کشورهای دیگر در اینجا گرد هم آمده‌ایم روشن است که سرنوشت فرودستان در سرتاسر جهان به هم گره خورده است و مبارزه با سرمایه و استبداد مبارزه‌ای جهانی است. بر همین اساس زندانیان سیاسی در ایران تنها زندانیان سیاسی ایران نیستند، آنان بخشی از زندانیان جبهه‌ی وسیع مردمی در مقابل استبداد سرمایه‌داریِ معاصر محسوب می‌شوند و رهایی آنان رهایی همه‌گان است. تنها راه دفاع از زندانیان سیاسیِ جبهه‌ی فرودستان دفاع از آرمان آنان و پافشاری بر تداوم پیکاری رهایی‌بخش است، پیکاری که همین لحظه و همین ساعت در گوشه گوشه‌ی جهانی که توسط سرمایه به ویرانی کشانده شده است، جریان دارد.

برای دیدن فیلم تجمع روی اینجا را کلیک کنید

https://www.facebook.com/strroots/posts/2264243350294758?__tn__=K-R