در صد و سی و هشتمین فلاخن نویسندگان به مفهوم عدالت و ارتباط آن با آینده میپردازند، به اینکه چه کسی و در چه جایگاهی میتواند مطالبهی عدالت را به تعویق بیندازد و آن را به آیندهیی نامعلوم حواله دهد. در مقابل عدالت برای چه کسانی مسئلهیی مبرم و اضطراری است و به همین دلیل نمیتوانند از مبارزه برای به دست آوردن عدالت چشمپوشی کنند. در فلاخن صد و سی و هشتم از این میخوانیم که چرا دستیابی به عدالت در چارچوب جمهوری اسلامی ناممکن است و برای دستیابی به عدالت به تغییراتی بنیادین نیاز داریم، تغییراتی که مبارزه علیه سرمایهداری نئولیبرال را به عنوان مهمترین مانع تحقق عدالت در مرکز آماج نبردش قرار دهد. در این فلاخن نویسندگان با تمرکز بر نمونهی انضمامی تخریب محیط زیست و بحران آب در ایران، تخریبی که در نتیجهی سیاستهای سرمایهداری حاکم بر ایران منجر به فجایع «طبیعی»خواندهشدهی عظیمی نظیر همین سیل جاری در شهرهای مختلف شده است، نشان میدهند چرا آلترناتیو «ادارهی شورایی» امکان مشارکت مردمی، تحقق عدالت و دسترسی برابر به حق زندگی را برای همهگان به ارمغان میآورد. تحقق عدالتی که سیل اخیر نشان داد هر لحظه به تعویق انداختن دستیابی به آن منجر به کشتار کسانی خواهد شد که پیش از مرگ، امکان مداخله در سرنوشتشان از آنها سلب شده است.