در فلاخن دوازدهم آلن بدیو از شارلی ابدو می‌نویسد و از انواع هویت‌های فاشیستی که تکه‌هایی از سلطه‌ی محلی در جهانی واحد را با درنده‌خویی از آن خود می‌کنند. از میهنِ سرمایه‌داریِ مسلط و متمدن علیه تروریسمِ خونخوار، از هویت فرانسوی «جمهوریت» علیه به حاشیه رانده‌شده‌گان، سیاهان، عرب‌ها و زنان محجبه. آلن بدیو از جنایتی می‌نویسد که فاشیستی است، از جنایتی هدفمند، ایدئولوژیک و اکیدن هویتی و بعد بهره‌برداری افراطی دولت از این جنایت. و در نهایت یک دوراهی دیرین را ترسیم می‌کند: هم می‌توانیم یک‌صدا به همیاران پلیس تبدیل شویم و هم می‌توانیم در چارچوب یک سیاست نوین کنش مشترکی را آغاز کنیم که به هیچ هویتی ارجاع ندهد و سیمای برابرانه‌ی بشریتی را مهیا سازد که سرانجام سرنوشت خود را به دست گیرد. می‌توانیم زیر پرچم‌های سه‌رنگ جمهوری فرانسه بمانیم یا پرچم‌های سرخ را برافرازیم

فلاخن دوازدهم را اینجا بخوانید

falakhan.12