در فلاخن صد و چهل و نهم از امکاناتی میخوانیم که در شورش بنزین گشوده میشود و از مسیری که باید به سوی آلترناتیوی برای رهایی پیمود. در صد و چهل و نهمین فلاخن از ارتش کارشناسانی میخوانیم که رسانههای جریان اصلی آنها را به میدان آوردهاند تا محتوای طبقاتی شورش را دستکاری کنند و از ریخت بیندازند. کارشناسانی که در تلویزیون ایران اینترنشنال، بیبیسی فارسی و موسسهی توانا از خصوصیسازی، آزادسازی قیمتها و منطق افزایش بهای بنزین دفاع میکنند اما انتقاداتی به شیوهی اجرا یا مجریان طرح دارند. در فلاخن صد و چهل و نهم از این میخوانیم که هرچند کارشناسان رسانههای جریان اصلی ادعا میکنند اگر همین طرح و طرحهای مشابه در «شرایطی دموکراتیک» انجام میشد چنین تبعاتی نداشت و پلیس دولت دموکراتیک هم موظف بود با «بزهکاران» شدیدن برخورد کند اما در واقع دارند چیزی را جعل میکنند، جعل مهم آنها این است که از قضا همواره سیاستهای نئولیبرالیای نظیر افزایش بهای سوخت تنها با تعلیق موقت یا دائمی امکان مداخلهی سیاسی فرودستان پیش رفته است. در صد و چهل و نهمین فلاخن از این میخوانیم که هم گرایشی در چپ که مدعی است «خیابان چپ است» و به همین دلیل باید با هر گرایش و جریانی که خیابانی میشود همراه شد و هم گرایشی در چپ که با تحلیلی ظاهرن واقعبینانه از توازن قوای محلی و جهانی به موضعگیری «علیه خیابان» میرسد چگونه به رغم تضاد ظاهریای که با هم دارند در نهایت به تقویت بلوک راست در اپوزیسیون و قدرتِ حاکم منتهی میشوند. اولی با تقدیس حرکتهای خودبهخودی که صریحن یا تلویحن مداخلهی چپ رادیکال را بلاضرور میسازد و دومی با احالهی امکان مداخلهی چپ انقلابی به آیندهیی موهوم که هرگز نخواهد رسید و آرزوی ضمنی یا آشکار بازگشت مردم به خانه و فرو نشستن شورش. در فلاخن صد و چهل و نهم میخوانیم که تنها در پراتیک سیاسی و اجتماعی و از جمله همدوش معترضان در خیابان است که میتوان به سمت ابداع آلترناتیوی حرکت کرد که موجب رهایی طبقهی کارگر و لایههای میانی به ستوه آمده از دستکاریهای نظام سرمایهداری و فاز متأخر نئولیبرالیستی شود.