در صد و پنجاهمین فلاخن جمعبندی موجز و کوتاهی را میخوانید که «از صحنهی نبرد» به دست ما رسیده است. در فرصت میان دو سنگ و دو گلوله، دو خشم و دو آتش، در فرصت کوتاه اتصالات بریده و مقطوع این جمعبندی به دست ما رسیده است و آنان که این متن را نوشتهاند آن را با نام «کمیتهی جواد نظری فتحآبادی» امضا کردهاند، همان اولین شهید سرفراز قیام آبانماه که در شامگاه ۲۴ آبان در سیرجان با شلیک گلولهیی به سرش کشته شد. نویسندگان این متن میخواهند «صدای قیام مردم ایران» شنیده شود، آنها البته توضیح میدهند وقتی مینویسند «مردم» به چه جمعیتی اشاره دارند و چرا از آنچه در روزهای اخیر رخ داده با وصف «قیام» نام میبرند. در صد و پنجاهمین فلاخن میخوانیم که نیروهای سیاسی کمونیست چه وظایف مبرمی در برابر «قیام آبانماه» بر دوش دارند، کدام رویکردها در میان چپ در برابر این قیام صفآرایی کردهاند و رشد کیفی قیام آبانماه ۹۸ در نسبت با خیزش دیماه ۹۶ کدام است. در فلاخن صد و پنجاهم میخوانیم که آنها نوشتهاند: «جهت جلوگیری از پُمپاژ یأس و نااُمیدی یا برجستهسازی ابعاد سرکوب (از خلال ایستادن بر اعداد بازداشتیها یا کشتهشدگان)، باید به سرعت دستبهکار "معنا کردن" این مبارزات به عنوان "یک گام به پیش" و "پیروزی" شویم. لازم است نشانههای کمککننده به ایدئولوژی انقلابی خودمان را از دل روایتها بیرون بکشیم و مداوما باگها و تناقضگوییهای نهفته در قرائتهای راست را درنظر تودهها برملا کنیم.» نوشتهاند باید «به سوی تشکیل "اجتماعات محلی-قومی-کاری-زنانه"» حرکت کنیم «تا با حفظ روند همبستگی، تشدید خشم و کینه و بازخوانی نبردها بتواند فاصلهی دورهای بعدی مبارزه را از یکدیگر کم و کمتر کند» و سرانجام نوشتهاند: «باید خودمان را در وضعیتی "جنگی" تصور کنیم.» و «نیاز داریم کمیتههایی بسازیم تا در پهنهی نبرد، در روزهای عقبنشینی، در روزهای بازسازی و در روزهای تهاجمِ آینده همدیگر را پیدا کنند و به همدیگر پیوند بخورند.»