مجموعه‌ی منجنیق از ابتدای فعالیت خود، و از همان زمان که اعلام کرد «منجنیق آنچه را که در خدمت مبارزه‌ی ستم‌دیدگان نداند منتشر نمی‌کند»، موضوع درهم‌پیچیدگی و فراگیریِ ساختارهای ستم و خطر همواره در کمینِ بازتولید آنها از جمله درون تشکیلات را همواره مدنظر داشته و آن را به بحث و هم‌اندیشی گذاشته است. در عین‌حال، موقعیت‌های انضمامیِ مسئله‌مند و گاه بحران‌ساز در تاریخ فعالیت این مجموعه، به تدریج آگاهی نظری از پیچیدگی‌های این معضلات و نحوه‌ی مواجهه با آنها را بخشن به نوعی از آگاهیِ عملی ارتقا داده که البته بی‌شک همچنان با فقدان‌ها، تردیدها و پرسش‌های بی‌پاسخ متعددی روبروست.

آخرین نمونه از این مواجهات، مسئله‌ی کشمش میان دو عضو سابق مجموعه و اتهام رفتار جنسیت‌زده (و اخیرن آزار، تعرض و تجاوز جنسی) است، اتهامی که طی یک فرایند تدریجی کلیت مجموعه‌ی منجنیق را هدف قرار داده و واکنش‌هایی را در فضای عمومیِ مجازی و البته در گفتگوهای خصوصی به دنبال داشته است. در خلال این واکنش‌ها، عده‌ای صرفن به دنبال تضعیف و تخریب مجموعه‌ی منجنیق بوده‌اند، کما این‌که همین افراد طی سال‌های اخیر از کوچک‌ترین فرصتی برای عقده‌گشایی و سنگ‌پراکنی علیه این مجموعه دریغ نکرده‌اند. منجنیق، با توجه به عدم صداقت فکری و سیاسیِ این دسته از افراد و محفل‌ها، دلیل عقلانی و موجهی برای پاسخ‌گویی به ایشان نمی‌بیند.

اما دسته‌ی دیگری نیز بوده‌اند که با دغدغه‌مندیِ راستین، فارغ از منفعت‌جویی‌های فردی و جمعی، و با تکیه بر اصول و آرمان‌هایی که ما نیز خود را به آنها پای‌بند می‌دانیم مجموعه‌ی منجنیق را مورد خطاب قرار داده‌اند. در میان این گروه دوم، بخشی با ارجاع به تجربیات تاریخی دیگر و با این استدلال که ورود عمومی منجنیق به این بحث‌های مجازی در واقع ورود به دالانی بی‌انتها و موجب لوث شدن هرچه بیشتر ماجرا و در عین‌حال خواستِ اتهام‌زنان و تخریب‌گران است، ما را به خویشتن‌داری و حفظ سکوت توصیه کردند. عده‌ای دیگر اما خواستار موضع‌گیری و توضیح فوری منجنیق در رابطه با این وقایع بوده‌اند و مجموعه‌ای با اصول و آرمان‌های برابری‌خواهانه و رهایی‌طلب را مسئول و موظف به پاسخ‌گویی عمومی دانسته‌اند.

آنچه ما را به نگارش و انتشار عمومی متن حاضر مصمم ساخت، نه تمایلی شتابزده و منفعت‌محور به متقاعد کردن فوریِ پرسش‌گران به هر قیمت و رفع هرچه زودترِ اتهام از مجموعه‌ای که به آن تعلق داریم، که وفاداری به حقیقتی است که، در میعادگاهِ سیاست و تاریخ، ما را به مبارزه‌ی مشترک‌مان پیوند زده است. به جد معتقدیم، فارغ از موجودیت و هویت مجموعه‌ی منجنیق، مسئولیتی نسبت به تاریخ مبارزات رهایی‌بخش با تمام ضعف‌ها و قوت‌هایش بر دوش ماست که سکوت مطلق را جایز نمی‌شمارد. در میان انواع و اقسام روایت‌های منتشرشده طی روزها، هفته‌ها و ماه‌های اخیر (روایت‌هایی که برخی دچار تناقضات شدید و گاه حتا سراسر جعلی بوده‌اند)، انتشار روایت مجموعه‌ی منجنیق با تکیه بر اسناد داخلی موجود و حافظه‌ی جمعی اعضای مجموعه، دِینی است که نسبت به وفاداران به حقیقت در امروز و فردای این مبارزه به گردن داریم. با خود می‌اندیشیم چنان‌چه نسل‌های آینده‌ی مبارزان مایل به مطالعه‌ی فعالیت‌های محدود تشکیلاتی در دوران تاریک و کم‌رمق ما و شناخت کاستی‌ها، خطاها و آفرینش‌های احتمالی آن باشند – همان‌طور که ما تشنه‌ی شناخت تاریخی بوده‌ایم که این مبارزه را از آن به ارث برده‌ایم – سکوت ما در این بزنگاه را به مثابه مصداقی از عدم وفاداری به حقیقت قضاوت خواهند کرد؛ حقیقتی که هرچند قابل دسترس اما قابل تصاحب توسط هیچ‌کس نیست.

لازم به یادآوری می‌دانیم که صورت‌بندی و انتشار پاسخ و روایتی مسئولانه و وفادار به حقیقت نیازمند زمانی برای فاصله‌گیری، تفکر و گفتگوی جمعی است که بی‌شک با دغدغه‌ی پاسخ‌گوییِ فوری و بی فوتِ وقت، که عده‌ای از پرسش‌گران بر آن اصرار داشته‌اند، در تناقض است. و اما روایت ما از وقایعی که ابهامات و پرسش‌های فوق را برانگیخته‌اند

اطلاعیه‌ی توضیحی مجموعه‌ی منجنیق در مورد «افشاگری»های اخیر را اینجا بخوانید

tozih.Hanifi.nahaiee-page-002