با پایان قرنطینه شبتاب هم به همراه خیل مردم به خیابان بازگشته، به آنجایی که جنگل او است و تلاش میکند با «نور هر چقدر ناچیز»ش شب مسلط بر آن را «روشنایی» بخشد. شبتاب در اولین پوسترچسبانی پساقرنطینهاش از اتحاد سخن میگوید، اتحاد اجزای مختلف طبقهی کارگر: معلمان، پرستاران و کارگران صنعتی. آنچه که لزوم آن در روزهای قرنطینه با آشکارتر شدن مخاطرات تداوم استیلای سرمایهدارانه قطعیتر شده است. البته برای شبتاب آشکار است که این «اتحاد» از درون مبارزات طبقاتی و مردمی شکل خواهد گرفت یا باید شکل بگیرد. پافشاری بر لزوم آن، به یاد آوردن آن و تاکید بر آن اما نوری است که شبتاب بر دیوارهای شهر میپاشد، برای ایستادن در مقابل شب تیره، برای روشناییهای صبح.