در صد و شصت و ششمین فلاخن از استثمار کارگران فروشگاههای زنجیرهای افق کوروش میخوانیم، فروشگاههایی که مطابق آرزوها و دورنماهای بلوک راست اپوزیسیون جمهوری اسلامی مطلقن توسط «بخش خصوصی» اداره میشود. هواداران تداوم سلطهی سرمایه بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی، اغلب ادعا میکنند در ایران «خصوصیسازی» به درستی انجام نگرفته است و مشکل همینجاست، در عدم اجرای صحیح خصوصیسازی. فروشگاههای زنجیرهای افق کوروش به سرمایهای مطلقن خصوصی وابسته است که پیشینهی آن به دوران زمامداری پهلوی دوم میرسد و سرمایهی مالک در روند انقلاب نه مصادره شده و نه «خصولتی». در فلاخن صد و شصت و ششم اما از خلال گفتوگو با یکی از کارگران افق کوروش و گزارشی از یک کارگر دیگر این فروشگاه، خواهیم دانست منطق ستمگرانهی بهرهکشی سرمایه در بنگاههای خصوصی و خصولتی و دولتی یکی است. در عینحال سرمایهی بخش خصوصی نه تنها از سوی حاکمان با محدودیت و تهدید روبهرو نیست بلکه مورد تجلیل و تقدیر مداوم مقامات دولتی قرار گرفته است تا بتواند به امپراتوری عظیمی تبدیل شود که فروشگاههای زنجیرهای افق کوروش تنها یکی از بنگاههای درآمدزای وابسته به آن باشد. در صد و شصت و ششمین فلاخن از وضعیت کارگران افق کوروش میخوانیم، از امنیت شغلیای که ندارند، از حقوق ناچیزی که میگیرند، از همدستی طرح «کارورزی» با سختتر شدن شرایط بهرهکشی از نیروی کار در این فروشگاه و تمهیدات مدیران افق کوروش برای پیشگیری از اعتراضات جمعی کارگران. در صد و شصت و ششمین فلاخن خواهیم دانست سرمایه، در هر شمایل آن، تنها با تازیانه بر گردهی کارگران سود انباشت میکند و برای کارگران سرمایهی خصوصی و خصولتی و دولتی تفاوتی نخواهد داشت؛ آنها در هر وضعیتی استثمار میشوند.