در صد و شصت و هشتمین فلاخن که اولین ویژهنامهی کارگری منجنیق است به هفتتپه پرداختهییم، به آنجا که کارگران مبارزش آن را «پایتخت اعتصاب جهان» نامیدهاند و اکنون نزدیک به سه ماه است که دور جدیدی از اعتصاب و اعتراضات آن، با فراز و نشیبهایی ادامه دارد. در این ویژهنامه ابتدا به این پرداختهییم که چرا به رغم اینکه در دوران اخیر به صراحت از ادارهی شورایی کارخانه سخنی گفته نشده اما شبح «شورا» و «ادارهی شورایی» هنوز بر فراز هفتتپه در گشت و گذار است. از اینکه با توجه به سرکوبها و پروندهسازیها و امنیتی کردن نام شورا در هفتتپه هنوز تنها راه نجات هفتتپه ادارهی شورایی آن است و این موضوع چگونه در خواست و مطالبات کارگران هفتتپه بیان میشود. سپس از بازنمایی رسانهیی مبارزات کارگران هفتتپه نوشتهییم. از رسانههای حکومتی و وابسته در داخل ایران و نیز از رسانههای جریان اصلی در خارج از ایران، از توصیههای داهیانهی مشترک کارشناسان صداوسیما و ایراناینترنشنال در دفاع از خصوصیسازی و از موضع مشترک امام جمعهی اهواز و موسسهی ضدکارگری توانا. در سومین مطلب این ویژهنامه به نقش بیبدیل آبیارها در مبارزات کارگران هفتتپه اشاره کردهییم، به سرشت کارگری آنان برای حفظ امکانات عمومی در هفتتپه و محافظت از زمینِ زیر کشت، توامان با حضور در و همراهی با اعتصاب و اعتراضات. در پایان برخی از مهمترین فرازهای مبارزات کارگران هفتتپه از پاییز نود و هفت تا آغاز دور جدید اعتصابات در خرداد نود و نه را مرور کردهییم و نگاهی انداختهییم به برخی از خبرهای مهم کارگری در دو ماه اخیر. صد و شصت و هشتمین فلاخن اعلام همبستگی است با سنگرهای هفتتپه، با سرزمین نیشکر و اعتصاب.