ترجمهی بهرام قدیمی
اگر در مکزیک با هزار و سیصد و اندی کیلومتر فاصله باندهای تبهکار زنان را میربایند، به آنان تجاوز میکنند، آنها را میکشند یا به سادگی ناپدید میکنند در ایران نیز «زنکُشی» نه یک اتفاق نادر یا ناشی از اختلافات خانوادگی و این دست ترهات، که فعلی سازمانیافته است منتها سازمانیافتگی آن با باندهای زنکُش مکزیک تفاوت اندکی دارد. اگر در مکزیک رد پای قاتل را از باندهای تبهکاری میتوان پی گرفت و در اغلب موارد به جای پایی در پلیس و دولت رسید، در ایران پلیس و حاکم در مقام حامی و پشتیبان قاتلان با ابزار قانون و اخلاق مسلط، با تمام آنچه که در چهار دههی اخیر از رسمیترین تریبونها و رسانهها ترویج دادهاند، با تمام آنچه که در خطبهها و سریالها و گفتارها بنا کردهاند، با دادگاههایشان و قاضیهایشان تا مرفق در خون زنان وضو گرفتهاند، دو رکعت نماز شکر برای دفاع از ناموس، دو رکعت نماز شکر برای غیرت. در مکزیک استر و ترزا و اینگرید و والریا را ناپدید میکنند و در ایران رومینا و فاطمه و ریحانه و لیلا را با داس و تبر و کارد آشپزخانه به قتل میرسانند. در هر دو کشور اما حاکم لبخند میزند. پلیس مکزیک در پیوند با باندهای تبهکار چیزی را پیگیری نمیکند و قاتلان در ایران در دادگاههای شرع مقدس تبرئه میشوند. بدن زنان در جهان نکبتی که حاکمان و جلادان برای ما ساختهاند کالای قابل حملی است که مالکانشان هرگاه که بخواهند در خانههای امنِ پنهانی یا لب باغچه و در خیابان جانشان را میگیرند. ضرب و شتم و تعرض در ملاعام به دختر آبادانی و اعترافگیری اجباری از او به فاصلهی چند ساعت تنها آخرین نمونه از سازماندهی قدرت مردانهیی است که با خشونت و سبعیت بر بدن زنان حکم میراند. در برابر این خشونت نظاممند، چند سالی است که در مکزیک زنان در مقابل «زنکُشی» مقاومتی جمعی را سازمان دادهاند. آنها به خوبی میدانند تنها با مقاومت جمعی و از پایین، مقاومتی سازماندهیشده در خیابانها و محلهها است که میتوانند دست مردانِ زنکُش را از بدن زنان کوتاه کنند. «ترانهی بدون ترس» سرود چنین جنبشی است.
این ترانهسرود که نخستینبار در روز هشت مارس سال ۲۰۲۰ در تظاهرات بزرگ زنان با شرکت هشتادهزار زن در میدان اصلی شهر مکزیکو به اجرا درآمد، در حال حاضر به سرود زنان در مکزیک و کشورهای دیگر آمریکای لاتین تبدیل شده است. «ویویر کینتانا» که تحتتأثیر قتل دوست نزدیکش که قربانی «زنکُشی» شده بود، این ترانه را سروده، میگوید این ترانهسرود، اعتراضیست به ناپدیدسازی، تجاوز و زنکُشی در مکزیک که در آن روزانه سه زن به قتل میرسند.
بهرام قدیمی، مترجم این ترانه در توضیحاتی مینویسد: «ویویر کینتانا در انتهای ترانهسرود، با ملودی سرود ملی مکزیک، و در نقد محتوای جنگطلب و مردسالار آن با تغییر بند آخر ("و قلب زمین به لرزه در خواهد آمد، از صدای خروش توپ") به درستی میسُراید: "و قلب زمین به لرزه در خواهد آمد، از خروشِ همبستگیِ زنانهی عشق!"» به نوشتهی مترجم: «کلمهی "Sororo" اخیراً به لغات زبان اسپانیایی افزوده شده و گویای همبستگیای است از زنان و با زنان. مترجم واژه "همبستگی زنانه" را برای Sororo برگزیده، اما به درستی واقف است که این ترجمه به اندازه کافی گویای محتوای انسانی و مبارزاتی Sororo نیست.»