در فلاخن صد و هفتاد و نهم از مادرانگی میخوانیم، از آنچه که جمهوری اسلامی به عنوان اساس تنها نهاد موجود در ایران، که خانواده است، ترویج کرد اما به چیزی علیه آن تصویر ترویجشده تبدیل شد. از مادری که نظام مقدس ساخت تا رامکنندهی امت باشد اما با کشتار «جگرپارههایشان» تبدیل به بیرق حقطلبی شدند. از مادر بهنام محجوبی، مادر سعید زینالی، مادر پویا بختیاری و مادران هزار و پانصد نام و بیش و مشابهت تاریخی آنان به مادران میدان مه، به چیزی از جنس برانگیختگی و غریزه که با تفنگ و تیر یا هر چیز دیگری متوقف نمیشود، آرام نمیگیرد و پرچم مبارزه برای آزادی را برافراشته نگاه میدارد. فلاخن صد و هفتاد و نهم در ستایش مادرانگیای است که به چیزی علیه مادرانگی در خانوادهی مقدس، خانوادهی ستایششده در نظام اسلامی تبدیل شده است.