تهیدستی شهری در تهران و آنکارای نولیبرال
در فلاخن صد و هشتاد و یکم از سرگذشت تهیدستان شهری میخوانیم در روند تبدیل تهران و آنکارا به شهرهای نولیبرال. در این فلاخن از تاثیرات نولیبرالیسم برای فضای شهری و تعمیق فقر میخوانیم، از شهرهایی که در آن شکاف طبقاتی به اوج میرسد، دولت و سرمایه بر تمامی عرصههای حیات اجتماعی آن استیلا دارند و زندگی عادی و روزمرهی مردمانی از طبقات، جنسیتها، قومیتها و جایگاههای حقوقی متفاوت در آن زیر نظارت پلیسی-امنیتی شدید است. در صد و هشتاد و یکمین فلاخن از روند توسعهی شهری و شباهتها و تفاوتهای تکوین رژیم انباشت نولیبرالی در تهران و آنکارای قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم میخوانیم، از کشمکش میان سیاستهای اقتصادی و مداخلات فضایی دولت و شهرداریها و شرکتهای خصوصی در یکسو و در سوی دیگر کارگران و فقرای شهری و سایر گروههای اجتماعیِ تحت ستم ساکن شهرها که زندگیهایشان متاثر از سیاستهای نولیبرالی مدام رو به وخامت میرود. در فلاخن صد و هشتاد و یکم همچنین از این میخوانیم که چگونه اسلامگرایان سیاسی در ایران و ترکیه بهرغم گفتمانهای حامی «مستضعفان»شان از اصلیترین مجریان و مدافعان اجرای سیاستهای نولیبرالی بودهاند و چگونه زندگی میلیونها نفر، بهویژه طبقات کارگر و فقرای شهری را به هزینهی تأمین رفاه برای طبقات متوسط و ثروتمند بیثبات، تضعیف یا نابود کردهاند. از افسانههای شهرداری دوران غلامحسین کرباسچی میخوانیم که با هیاهو به عنوان آغاز مدرنیزاسیون تهران از آن یاد میشود و خواهیم دانست که همین دوران چگونه ملازم سیاستهای بیجاسازی و سلب مالکیت تهیدستان شهری بوده است، روندی که هم در تهران بعد از او توسط شهرداریهای گوناگون از احمدینژاد تا قالیباف پی گرفته شده و همزمان در آنکارای تحت صدارت حزب عدالت و توسعه پیش رفته است. در صد و هشتاد و یکمین فلاخن از تهران میخوانیم، از آنکارا و سیاست ستمگرانهیی که در چند دههی گذشته پشت زرق و برق پایتخت در جریان بوده است.