در صد و هشتاد و دومین فلاخن گزارشی را میخوانیم از وضعیت کارگران سبلانپارچهی اردبیل، یکی دیگر از بنگاههای تولیدیای که بخش خصوصی «اهلیتدار» آن را به دست گرفته و بهرغم تخلفات مالی سنگین و شرایط توانفرسای کار، همچنان مالکیت آن را در اختیار دارد. در این گزارش ابتدا روایت یکی از کارگران اخراجی این کارخانه را میخوانیم، روایتی از شرایط تحقیرآمیز استخدام، قراردادهای یکماهه، حقوق معوقه، تخریب منزلت کارگران در محیط کار، و نیز روایتی از شکلگیری هستههای اولیهی اعتراضات کارگری، اعتصاب در کارخانه و سرانجام بستن اتوبان اردبیل-گیلان. سلسلهاعتراضاتی که هم به سرکوب کارگران منتهی شد و هم به پلمپ کارخانه با دستور قضایی. در این گزارش همچنین از تاریخ تاسیس و واگذاری سبلانپارچه به مالک خصوصی میخوانیم، از تبدیل محافظ روحالله خمینی به کارخانهدارِ موفق، از دریافت وامهای کلان که از آن قرانی به کارگران نمیرسد، از واگذاری کارخانه به دلیل بدهیهای سنگین به بانک تجارت و در آخر از ورود نماد عدالت قضاییِ این روزها و جلاد سابق، ابراهیم رییسی برای صیانت از حق مقدس مالکیت خصوصی. فلاخن صد و هشتاد و دوم روایت رنج کارگران سبلانپارچهی اردبیل است و نیز رزم آنان در آستانهی سال هزار و چهارصد خورشیدی و تهاجم جدید به حقوق طبقهی کارگر در قامت دستمزد توافقی.